28 آبان 1398
نظر دهید »
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
28 آبان 1398
تو که نیستی شاید مردم ببینند جای خالیت را بین هیاهوی شهر از نفس افتاده! بازهم خوبست که شهرنفس نداردو دوان اند مردمان! برای تو که نیستی مینویسم مولا جانم اباصالح. خداکند بیایی و دستی بکشی بر سر سودازده ما…. به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل بیشتر »
28 آبان 1398
گوشیها آنتن نمیدهند و ارائه سرویس نامعتبر!! حکایت حال ما آدمهاست که خیلی وقتها آنتنمون قطع میشه با خدا. اونقدر دور که حتی وقتی به منبع فشار قوی هم وصلمون کنن وصل نمیشیم!! فقط فکر میکنیم وصلین و اداشو در میاریم.بد دردیه تظاهر!! از بیرون مردم سوختن از… بیشتر »
28 آبان 1398
ما چقد فراموشکاریم. هر بار که کاری انجام میدیم به ضررمون یا نفعمونه قول میدیم ترک کنیم یا انجام بدیم.اما امان از فراموشکاری! میگن پیر ها آلزایمر میگیرن اما بخدا ماهم فراموشکار شدیم. به عهدی که میبندیم به راهی که میریم به قولی که بستیم خدایا ازت میخایم… بیشتر »
28 آبان 1398
چراجاده ها انقدر طولانی؟ چراانقدر بی انتها و بی پایان؟؟ راستی آخرجاده ها به کجا ختم میشود؟ انقدر طولانی و پرپیچ و خم وآنقدر بی انتها در کنار درختان غریب و تنها… آخر مگر قرار است به کجا برسیم که انقدر بی انتهاست و بی نهایت؟ ب گمانم از بی انتهاییست… بیشتر »
28 آبان 1398
28 آبان 1398
مثله ماشین حساب دقیق و حساب کتاب شده! تا حالا واسه همه پیش اومده که یک عدد رو جمع یا تفریق یا جذر یا هر کاری انجام بدی،سریع به جواب میده.چون خودمون نمیتونیم گاهی وقتا سریع به جواب برسیم و خطا میکنیم. اما نمیدونم چه اتفاقی میفته تو این دستگاه ماشین حساب… بیشتر »
28 آبان 1398
امسال،شدیم ۳ تا!! ۳ تا طلبه توی خونه و حوزه. نمیدونم کدوم یک از بچه های کوثرنت بود که گفت با آبجیش تو حوزه هستن و کوچیکتره پایه اش بالاتره،منم گفتم خوشبحالشون! امسال هم تشویق شد تا منم دوتا از خواهرهام رو دعوت کنم حوزه.البته خودشون هم تمایل داشتن. منم… بیشتر »
28 آبان 1398
اجر کسی که عفت میورزدمثل شهیدی است که در راه خدا مجاهده میکندونزدیک است یکی از فرشتگان خداشود.نهج البلاغه حکمت ۴۷۴ نهج البلاغه چقدر این مطلب امام علی زیباست دراین هیاهو و بی عفتی ها. خداکنه که ما جز این دسته از فرشته ها واین بنده هابشیم. بیشتر »
28 آبان 1398
سرماه که میشود مادرم به فکر پرداخت وام و قسط بیمه و …میفته. اما پدرم میگه که این کارها چیه پول رو نگه دار! مادرم هم که پول رو پس انداز کرده واسه سر ماه،قبض های آب و برق و برگه های پرداخت قسط رو برمیداره و به سمت بازار میره. اما پدرم هنوز… بیشتر »
27 آبان 1398
مهمون حوزه این روز ها جزء روزهای آخری است که تو حوزه ایم. البته واسه سال پنجم ها! چه روزگار و ایام خوبی که با سختی ها وآسونی هاش گذشت و فقط خاطرشون موند. چه شب هایی که به گذروندن با درس خوندن و شب بیداری گذشت. چه شب هایی که تو حوزه موندیم و تو فضای حوزه… بیشتر »
27 آبان 1398
امروز مهمون طبیعت بودیم و با جمع شدن بچه ها،به سمت منطقه تفریحی توریستی کهمان که واقع در شمال شهرمون هست رفتیم. وارد شدن در فضایی که با برگهای زرد رنگ فرش شده بود و صدای خش خش برگها ک انگار با صداشون خوش آمد میگفتن. نشستن در فضای سرد درکنار درد دل برگها… بیشتر »
27 آبان 1398
به رنگ برگ بااومدن فصل سرما یکدست و یک رنگ شدن طبیعت هم دیده میشه.از کنار درختها که رد میشی همه شون بلا استثنا لباس زرد به تن کردن و بعضیاهاشون هم ریختن. همین یکرنگی هست ک همیشه زیبا بوده و هست.فرقی نمیکنه دیر زرد شدن یا زود زردشدن.مهم یکرنگ و یکدست… بیشتر »
24 آبان 1398
#به_قلم_خودم چقدر نبودنها نزدیک است. دیروز در کنار عزیزترین فرد واردشده در زندگیت هستی،وامروز نیست. عکس دوست و آشنایت،جوان و پیر و کودک قاب میشود بر دیوار روزگار…. روزگاری که هرکدام برای خودشان جایی و مقامی و خانواده ای داشتند.اسم و رسمی داشتند.… بیشتر »
24 آبان 1398
خدایا هروقت کم اوردم راهم رو بستی و تا چند کلمه حرفزدم کارم راه گرفت. خدایا راهم بسته شده این بارهم… نمیگم کم آوردم ولی میگم خودت میبینی. خودت که ببینی همه ی راه های بسته روهم میبینی،پس بهتر گره گشایی میکنی و باصدای بلند میگم خدایا ممنون که میبینی… بیشتر »
24 آبان 1398
خدایا راه ها هموار نیست یا آن راه که من میروم راه نیست؟؟ خدایا کسی همراه نیست یا آنکه من راهم کردم هم نیست؟؟ خدایا من همانم که تو خواستی پس چراراه با من همراه نیست؟؟ خدایا پس راه ها،پس ادم ها پس نجاتها کجایند؟ چرا جاده ناپیداست در این مه پرنور؟؟ همه جا… بیشتر »
23 آبان 1398
خدایا تو جابری شکسته بندی دلهایمان شکسته از درد،پاهایمان شکسته از بی راهه،و دستمان شکسته از آنکه غیر از تو طلب دستگیری کردیم… خدایا با حال شکسته و زار سمتت آمدیم چون به حوِّل حالی ات ایمان داریم،به مقلّب قلوبی ات ایمان داریم،به تحول ابصارمان… بیشتر »
23 آبان 1398
خدایا ما هرکاری کردیم به تو نزدیک شویم خدایا ازما روبرنگردان تا به تو نزدیک شویم. هرکاری بوده که از شما دور شدیم از روی برگردانی شما بوده و غفلت خودمان. خدایا ماهم بنده ایم و شما آقای ما… گناهانمان را ببخش و درگذر و ما را در کنج عزلت بین تا ماهم… بیشتر »
23 آبان 1398
سلام بر پیامبر مهربانیها حضرت محمد مصطفی و سلاله پاکش. نمیدونم چی بنویسم که بیانگر عظمت و بزرگی و مهربانی شما باشه.و بزرگی رو در شما نشون بده. اما کارگردانی بزرگ میخاد که تصویر کنه بزرگی ای رو در قالب شخصیتی بنام،محمد رسول الله… امامهمتر ازاون،خود… بیشتر »
23 آبان 1398
چرابعضی از فیلمها شعور تماشاچی رو به مسخره میکشن!یا واقعا چیز هایی نمایش میدن که نباید؟ مثلا عادی شدن روابط با نامحرم که دیگه واقعا پا فراتراز عادی شدن گذاشتن. یا برده بودن زن یا مرد چیزی که این روزها غرب داره روش مانور میده.فیلمهای ما که دیگه چیزی به… بیشتر »
23 آبان 1398
حواسمون باشه که خدایی نکرده ناخواسته تو این مطالبه گری های به نظر حق،توپ تو زمین دشمن نندازیم. دشمن همه ی هدفش همینه که آتو بگیره از هر طرز فکری،فرقی هم نداره براش که آدم معمولیه،یا آدم مایه دار. تومطالبه گری ها چند نفر روهم با خودت هم نظر نکن که آتیش… بیشتر »
22 آبان 1398
امروز روز خوبیه،هوای خوب و دلپذیر که قدرتش رو به تن برگها و خشک کردن درختها نشون داده! به حال بعضی از آدم هاهم سرماخوردگی رو داده! حال خوبیه،تا آدم قدر سلامتی و داشته هاش رو بدونه. و بدونه که همیشه همه چیز بر وفق مراد ما نیست، حتی هوا!!ولی گاهی میشه… بیشتر »
21 آبان 1398
آنرا که تویی چاره ،بیچاره نخواهدشد خدایا تو کنار هرچیزی باشی رنگ و معنا میگیرد،از بی باری و بی رنگی،پر بار میشود. کنار هرچیزی بمانی ماندنت معنا میدهد. خدایا از بی معنایی و بی رنگی،به تو پناه میبرم تا معنایم بدهی. مارا به کسی نه،به پناه خودت بسپر. نزدیک… بیشتر »
21 آبان 1398
میگن هر چی که قدیمی باشه،عتیقه، نایابه،راستم میگن ها!! اون چیزی که تو سرمیکنی و بعنوان پوشش سرت کردی،هم قدیمیه هم قدمت داره! آره بانوی سرزمینم! سر بندی که به سرمیکنی یادگار شیر زن لرستانیه،که تو هنوز هم شیرزنی بین خونه و خونوادت و اقوامت!چه لباس رزم… بیشتر »
21 آبان 1398
تا تنور داغه نون رو بچسبون چقدر سریع یه نون بعد ازنون دیگه سریع به تنور گرم نونوایی زده میشه و بعد شاطر نوت رو سریع برمیداره که نمونه بسوزه! چه قاعده ای! یکی رو از اونور سریع تا داغه باید بزنی؛ یکی رو سریع برداری تا نسوزه و ب درد نخور نشه و بوی سوختگی… بیشتر »
21 آبان 1398
همه روی اعتقاد شون موندن ماهم بمونیم همه رو اعتقادشون موندن و محکم هم موندن؛سرافرازشدن. آره رزمنده های دفاع مقدس و مدافع حرم و هر کسی که از حقانیت دفاع میگه در سراسر جهان رو میگم. اما نزدیکتر بیایم هرچند که ما ندیدیم جنگ رو،اما افتخار وعزتی که داره… بیشتر »
20 آبان 1398
بودن در روزگاری که هر روزش یک رنگ است وهر روزش ساعتهایی دارد و هر ساعتش اتفاقی؛ارزش این را ندارد که با صحبتها،رفتارها و کردارها دلی را برنجانی!! بیشتر »
16 آبان 1398
بعضی از بوها و عطر ها وحرف ها عجب عجیبند!!تو را به خاطرات و زمانهایی میبرند ک اصلا روزگار از یادت برده بود. آن وقت ک حس کنی آن بو را ،در اینجایی اما روحت سیر میکند در خاطراتی که چندین سال،یاچندین ساعت،یا چندین آدم که از تو فاصله داشته ک دور بوده یا اصلا… بیشتر »
16 آبان 1398
((بایّ ذنبِِ قتلت)) خیلیها فک میکنن قتل فقط اینه که باتفنگ و عمد کسی رو بکشی،یا اینکه با چاقو کسی رو بزنی. اما اونلحظه که دل کسی رو میشکنی،و اون طرفت ته دلش میشکنه،قتل انجام دادی خودت نمیدونی! اونلحظه که برای اثبات خودت و حرفت و موقعیتت دیگرانو زمین… بیشتر »
15 آبان 1398
موفقیت از دید گل بعضی گل ها دیده میشن چون تو گلدون شیشه ای و زیباهستن،اما بعضیها هم تو گلدون ساده و بی رنگ. اما اینا هیچکدوم مانع رشد گلها نمیشه چون اونا منبع تغذیه و سازگاریشون که باشه رشد میکنن. مثه ما آدمها!! تومسیر رشد گل،پیچ و تابی به خودش میده تا… بیشتر »
15 آبان 1398
گاهی سواد نمیخاد دلخوشی قدیمیا استاد هنر و دلخوشی ایجاد کردن بودن.یکیشون این بود که برای خودشون یه عطاری خونگی داشتن. وارد آشپزخونه که میشدی یه طاقچه چوبی کوچیک تو دل دیوار با ادویه ها و گیاهان کوهی و رنگا وارنگ بود.عجب با سلیقه دکورهم میکردن. و همیشه… بیشتر »
15 آبان 1398
هرچیزی اندازه داره! محبت کردن،دوسداشتن،دردودل کردن. اگه به اندازه نباشه مثه زود پز ک دیگه بر اثر حرارت زیاد و کم شدن آب،به مواد فشار وارد میکنه،آخرش میترکه! آدماهم همینجورن اگه برای کسی محبت زیادی کنی یا زیاد دوسش داشته باشی یا اون ازین همه محبت و خوشی… بیشتر »
15 آبان 1398
چه رشد خوبی کرده! انگار نه انگار دیروز اومده تو خونه. دیروز که نه چند ماه پیش!! اولش خیلی ذوق میکنی ولی بعدش نمیدونی رشد میکنه یا نه. اما حالا ماشاالله قد علم کرده و واسه خودش شاخ و برگ زده . تو دل خاک و شن وماسه و سرما گرما چجور رشد میکنه،خواست خداست.… بیشتر »
14 آبان 1398
#شهدا_گاهی_نگاهی دردت را که نکشیدیم…کاش با رفتارمان درد روی دردت نمیگذاشتیم(شهداشرمنده ایم) بیشتر »
14 آبان 1398
چه آسوده و سبکبال اند،آنها که آن بالا،زیر گنبد دوّارو کبودبه پرواز در می آیند. آنها آسوده و سبکبال،کاش نگاهی به پایینیهایشان هم،اینجا روی زمین،کنارزمین مدور بیاندازند. خوشبحالت چه آسوده ای،آنجا که تویی ساده و بی پروا و مشرف به ما زمینیهایی! وچه زیبا به… بیشتر »
14 آبان 1398
﷽ ‼️نمیتوانم معنا ندارد بیشتر »
14 آبان 1398
وارد فضای بزرگی شدم با مامانم ،برای سنجش توانایی های دانش آموزقبل از ورود به مدرسه. مدرسه بزرگی بود پراز درختای کاج که به ردیف هم بودن،چقد رنگشون سبز بود. دست به دست مامانم بچه هارو میدیدم که میگفت هرچی ازت پرسیدن درست گوش کن و جواب بده. وارد… بیشتر »
14 آبان 1398
امشب غم از دست دادن پدر داری،حق داری آقا جان. پدری که هنوز سائل نگفته از نیاز،بی نیازش میکند! اما از مشکلات و سختی هایش به کسی دم نمیزند! پدری که آنقدر در سختی است اما سختی ها شکستش نمیدهد! آنقدر عاشق دارد ک معشوق بهای زیادی میدهد در راه عشق. امامی که… بیشتر »
14 آبان 1398
زیر بال کبوتر چه آسوده و سبکبال اند،آنها که آن بالا،زیر گنبد دوّارو کبودبه پرواز در می آیند. آنها آسوده و سبکبال،کاش نگاهی به پایینیهایشان هم،اینجا روی زمین،کنارزمین… بیشتر »
13 آبان 1398
13 آبان 1398
13 آبان 1398
13 آبان 1398
13 آبان 1398
13 آبان 1398
13 آبان 1398
13 آبان 1398
ایت الله بهجت رحمت الله علیه ان چیزی که میتواند همه هوا و هوسها را ریشه کند وانســــــان را به نزکیه و تذهیب نفس برساند یـــــــاااد مرگ است…. بیشتر »
13 آبان 1398
13 آبان 1398
13 آبان 1398
زیباترین آقا بیشتر »
13 آبان 1398
نمیدانم چ شد که بعداز مدتها دوباره دست به قلم شدم.اما فقط عنایت شماست رئوف و رئوف زاده. هر چه ک در زدم به راه شما رسید و باز شد در ایها الرئوف. منم وبلاگم رو به نام شما زدم. بیشتر »
13 آبان 1398
دشمن خیال میکند ما مرده ایم و او زنده! اما زهی خیال باطل.امروز نبودی که ببینی چه جمعیتی آمده اند که با دانشجویان و دانش آموزان سال ۱۳۵۸ عهد و پیمان ببندند. اشکال ندارد که باهر تیپ و موی فشن کرده حاضر شده اند.نسل ما بیدار است حتی با تیپ امروزی.بیداری مهم… بیشتر »