برای تو که نیستی...
28 آبان 1398
تو که نیستی شاید مردم ببینند جای خالیت را بین هیاهوی شهر از نفس افتاده!
بازهم خوبست که شهرنفس نداردو دوان اند مردمان!
برای تو که نیستی مینویسم مولا جانم اباصالح.
خداکند بیایی و دستی بکشی بر سر سودازده ما….
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل