#او_یک_فرمانده_بود
#به_قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
#صهبای_شهادت
این کاروان رامیگردانند ک بگویند حواستان باشد مبادا روزی این گرمایتان سردشود؛
میگردانند ک بگویندهروقت ازین خیابان گذشتی ک کاروان را گذراندند ،فراموشت نشود که روزی شهید را شاهد شدی و دگر روز میتوانی اشهد همه خونش رابخوانی!
و میگردانند کاروان را تا ب دنیا نشان دهند شهادت شخصیت را انجام دادید اما جریان سازی اش همچنان راه میگیرد.
? عذرخواهی به شیوه حاج قاسم
✍ سامی مسعودی از فرماندهان حشدالشعبی:
…سپس حاجقاسم گفت: ابومحمد من فردا ناهار را در منزل شما میهمان هستم سلام مرا به اممحمد برسان و به او بگو از غذای خودتان برای ما هم غذایی آماده کند…تا اینکه وقت آمدن حاج قاسم فرا رسید، اما حاجی نیامد. روز بعد یک جلسه داشتیم نگاهم به حاج قاسم افتاد که با دست به سرش زد طوری که نشان دهنده تاسف و غذرخواهی بود سپس به همه سلام کرد تا اینکه به من رسید، مرا بغل کرد و گفت: بگذارید دست شما را ببوسم و گفت از شما و خانواده عذرخواهی میکنم، دیروز یادم رفت میهمان شما هستم و تا شب هم یادم نیامد. فردا خودم میآیم و از خانواده شما عذرخواهی میکنم و از خانه شما نمی روم تا اینکه عذر مرا بپذیرید.
روز بعد حاج قاسم به ما افتخار داد و به خانه ما آمد و بچه هایم را بغل کرد و به خانواده ما سلام کرد و به فرزندم هدیهای شبیه مدال داد که معمولا به فرزندان مجاهدان هدیه میداد و حدود ده دقیقه از همه عذرخواهی میکرد. حاج قاسم بسیار با ملاحظه و بسیار باهوش بود به اثاث منزل ما نگاه کرد و در گوش من گفت: شیخنا برخی وسائل منزل شما قدیمی است و نیاز به تعمیر و تعویض دارد و من گفتم خدا بزرگ است.چند روز بعد قرار بود به ایران بروم و حاج قاسم مرا به منزلش دعوت کرد. با خودم فکر می کردم که حتما منزل حاج قاسم مملو از فرشها و اثاثیه گرانبها است زیرا ایران کشوری است که مردم آن به فرش و وسائل شیک علاقه دارند. خلاصه وارد خانه حاجی شدیم و دیدم وسائل خانه آنها از ساده هم ساده تر است و خانه با یک موکت قدیمی مفروش است و اتاق پذیرایی هم پر شده از تصاویر شهدا. این بار من در گوش حاجی گفتم اثاثیه شما قدیمی است و نیاز به تعویض دارد! حاجی خندید و دستم را گرفت و چیزی نگفت. گفتم حاجی راستی چقدر حقوق می گیری؟
حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب کردم زیرا او یک سردار و فرمانده نظامی بزرگ در ایران بود. گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!!! یک سردار مثل شما در عراق سه برابر این حقوق میگیرد با مزایای فراوان!! حاجی به من گفت: شیخنا مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش می گیرد مهم این است که چه چیزی به کشورش می دهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک سنتالهی حتمی است. شیخنا ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.
? منبع : خبرگزاریحوزه
توحرم روبروی ضریح نشستم،به دیوار تکیه زدم به دیوار بعد از زیارت. دوسداشتم خلوت کنم برای دل خودم… زن ها رو نگاه میکردم که هرکدوم چجور گریه میکردن و حاجت میگرفتن،به خادمها که زائرهارو راهنمایی میکردن و میگفتن زیارت کردید برگردید تا راه واسه دیگران بازشه خداخیرتون بده،ی خانم دیگه با گریه با چشمای بسته حاجت میخواست… و من موندم ک چی بخام همه رو نگاه کردم و ضریحی که روبروم بود و همه ی اونایی ک بهم التماس دعا گفته بودن. فضا پراز صدا و همهمه بود که صدا به صدا نمیرسید.وکنارش بویِ خوشِ حرمِ امام رضا که با استشمامش هر دل ناخوش رو خوش میکرد. چه حال خوبی بود این مجموعه ی راز و نیاز و ناز و نماز و دعا و نگاه آقا…
و حال رهایی کبوترانه ی داخل حرم با نقطه ی الطاف و کرم،امام رضا جانم….
خدامیدونه چقدر کبوتر ها هم دلشون زیارت خواسته که زائرت شدن تو صحن و سرات خونه کردن با شال سبز.
باز هم زائر شدنت رو به روزی ما بچسبون و سنجاق کن آقا،تا ببینیم دیدن و زیارتت رو.
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
همه ی روزها میگذرن و واحدهای درسی و عمری و زندگی،میگذرن. اینکه یه بچه بزرگ میشه و دیگه خودش توانش رو بدست میاره و عمری رو کسب میکنه؛این یعنی واحد درسی و زندگی اینکه عمرش و لحظه لحظه زندگیش سپری میشه ،یعنی واحد زندگی و درسی اینکه ورود پیدا میکنه به درس و دانشگاه و هر واحد رو میگذرونه و پیش نیاز داره،این یعنی واحد زندگی و درسی این واحد ها همه پیش نیازن واسه انسان شدن و کامل شدن. بعضی وقتا تواین واحد ها رد میشیم بعضی وقتا پاس! هرعمرمون تیکه تیکه اش،واحد درسی از روزگاره که پرمیکنه پازل عمرمون رو. خدامیدونه کجای زندگی هستیم و کجا میرسیم.و کجای پازل به پایان میرسیم. پازلمون کامل میشه یا…
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
شهید سیاهکالی گاهی هم ب حال ما هم تلفن بزنید ک ماهم یادتان را قاب کنیم در ذهنمان… آنجایی ک بدانیم شما صدایمان را شنیدید دراین دنیای پر از هیاهو… این قاب کردن نگاه با این اوصاف چ حال خوبیست….#به_قلم_خودم #بهار_به_طعم_خدا