23 آبان 1398
خدایا تو جابری
شکسته بندی
دلهایمان شکسته از درد،پاهایمان شکسته از بی راهه،و دستمان شکسته از آنکه غیر از تو طلب دستگیری کردیم…
خدایا با حال شکسته و زار سمتت آمدیم چون به حوِّل حالی ات ایمان داریم،به مقلّب قلوبی ات ایمان داریم،به تحول ابصارمان ازجانبت ایمان داریم،به تدبیرت ایمان داریم،به مدبر بودنت ایمان داریم.
نگاه نکن که حال زارمان نتیجه زار نزدن،درب خانه توست،نگاه نکن که که دست شکسته مان،نتیجه اش دست گیریمان غیراز توبوده؛به جانبت آمدیم تا با جابر بودنت هم جانمان را صفا دهی هم روحمان را.
خدایا خودت دستگیر و یار و یاورمان باش که جز تو پناهی نداریم