گوشمالیِ دلتنگی!!
11 آبان 1398
دلتنگ ک باشی نمیدانی چجور کنار بیایی با همه ی خاطرات!!دلتنگی یه چیز رافقط میبیند ،ولی تو از درونت هزاران دلیل داری برای ایجاد آن یک رفتار خاطره سازت…دلتنگی نمیداند ک چه آشوبی را به دل می آورد هربار،بایادِ خاطراتش!!دلتنگی نمیداند ک تو باهر راه ،دلت را کنترل کرده ای که دیگر یاد خاطرات را نکند،اما هربار از گوشه کنار دلت سر باز میزند و راه نفوذ پیدا میکند ب جانت!درست مثل سرمای زمستان در اوج گرمای خانه.کاش یکی بیاید دست دلتنگی ها را بگیرد و با خودش ببرد،ببرد ب جایی ک خاطره نداری و دلتنگ کسی نمیشوی…وحسابی دلتنگی را گوشمالی کنی ک دیگر سمت من نیا…#به_قلم:ف،موسویان اصل