14 آبان 1399
نظر دهید »
14 آبان 1399
14 آبان 1399
آسایش دوگیتی تفسیر این دوحرف است؛ سر روی پای مادر… بوسه به دست بابا… بیشتر »
14 آبان 1399
روح و جانم را به تو گره میزنم به تو که بند بند وجود وجسمت روضه دارد… روضه ای به نام مقتل؛به نام جسم صد چاک؛به نام غارت و اسارت و گلوی بریده. وداغ هایی که در حنجرت ماند وبرای همیشه تاریخ را سوزاند… سوزاندنی که هیچوقت خاموش نخواهدشدعین راس به… بیشتر »
14 آبان 1399
هرجا که سوال شد که دلت در کجا خوش است؛ بی اختیار بر دلم مهر مشهدالرضاست… بیشتر »
14 آبان 1399
شهدا رایاد کنیم حتی با یک صلوات چقدر خوبه رفیق تو رو به اینجا برسونه و خودش باعث پاک کردن خون صورتت بشه.آمین. به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل بیشتر »
14 آبان 1399
اگر کسی درجنگ شهید شود یکبار شهید شده اما اگر کسی باهوای نفسش بجنگد هرروزشهید میشود بیشتر »
14 آبان 1399
طنزانه?? نخونی ازدستت رفته.شاید کوچه شماهم مثه کوچه ما باشه!! اندر احوالات ما،در کرونا!! روزمون با سرو صدای پیرزنهای کوچه تو اثبات حجیت خبر واحدی هستن که دارن خودشون میگن و با چه غروری هم میگن و گاهی سرو صداشون هم بالا میره،شروع میشه.خلاصه هیچچچی از… بیشتر »
14 آبان 1399
فک کن شهید بشی آقا اینجور بیاد سرمزارت بیشتر »
14 آبان 1399
خدایا به تو چشم دارد چشم های کم سو کم بینا… چشم و زبانمان و دستهایمان در وقت نیاز ،همه اش تو میشوی تو … واین نهایت وابستگی و تنهایی و دلدادگی به توست…اگر این را به تو نگوییم به که بگویبم که همه امید مایی آن زمان که ناامید… بیشتر »
14 آبان 1399
چقدر ارزش دارد اسیر چهره پاک و معصوم تو شدن در میانِ اسارتهای دنیایی … #تخریب_چی #شهید_دانشآموز #عبدالعظیم_خلیلزاده بیشتر »
14 آبان 1399
14 آبان 1399
قرار امروز زیبایی همیشه هست و تو میتونی سهیم باشی توی ایجاد کردنش بیشتر »
14 آبان 1399
قدیمی ترین رفیقم حسین…. از کودکی هم تنها تورا میشناختم آنموقع که شناختن مد نبود… از کودکی لباس مخصوصت را تنم میکردند آنموقع که خصوصی پوشیدن مد نبود…. خلاصه رفیقم شدی آنموقع که رفیق داشتن مد نبود… حتی ماه مخصوصت هم که می آید همه… بیشتر »
14 آبان 1399
لباس کرایه ای و دفتر سوپرمارکتی وقتی اولای ماه محرم که میشد بساط لباس محرم هیات به کرایه داده میشد.ایده خوبی بود چون باعث افتخاربود موندن توصف عزادارها بااین لباس و زنجیر. اما درقبالش اسمت میرفت تو دفتر پیشخون مغازه!ودقتی که توی انتخاب زنجیرمیشد و وقتی… بیشتر »
14 آبان 1399
دیشب تب میگرفتندو گفتم این تب حسین است که تب که هیچ تاب هم میبرد… به قلم سیده فاطمه موسویان بیشتر »
14 آبان 1399
به امیدی صدات میزنم اقا……. السلام علیک یا علی بن موسی…. شاه خراسان،قبله جهان،همه مثه آهو پا بسته به در خونت،نشستن،مگه قیمت یه نگاه ؛چنده آقا؟ ولی میدونم نگاه تو نه پولیه و حد و مرز داره،به ما که صدا زدنمون بی حد و مرزه نگاه کن بحق آقا… بیشتر »