29 دی 1398
دیشب عزراییل جان یکی از همسایه هایمان را گرفت. چند کوچه پایین تر. شاید او هم مثله باور همه ما باورش نمیشد روزی جانش گرفته شود وبه این نزدیکی!! اوهم اعلامیه شد درست روزی ک فکرش رانمیکرد،وشاید هم اتفاقات خوبی برایش درحال رخ دادن بود،و شاید نقشه میکشید… بیشتر »
نظر دهید »
29 دی 1398
قسمت دوم وترس ازینکه شهرت درگیر گرگهایی شود ک لباس حیوانیت با وجودشان یکی شده درد آوراست. جایی ک آرام قدم میزدی روزگاری ،اما الان نمیتوانی درپنهان خانه ات نگاهش بیندازی! حتی در خانه ات که هیچ، باید جایی در کوه بیابی برای آرامش! و حسرت روزگاررفته… بیشتر »
29 دی 1398
قسمت اول امروز واین روزها خبرهایی است از نارضایتی مردم. اما تعجب آور آن است ک درخواست حضور داعش را دارند. شاید انها فکر این را میکنند ک راهی برای نجات خودشان پیدا میکنند.اما نجات در نبود سایه آرامش برای همسایه چ فایده! اما من میگویم تویی ک چنین خواسته… بیشتر »