یاد روزهای کودکی خودم افتادم وقتی مامانش بهش گفت چادرم رو محکم بگیر و دنبالم بیا.
ومنم گوشه چادر مامانم رو میگرفتم و راه میرفتم.
یا حتی بعضی وقتا باچادرش نمازمیخوندم و درب حیاط رو بازمیکردم ? ? ?
یا باهاش خیمه درست میکردم
خلاصه بچه ها الگو میگیرن از مادرها و بزرگترها پس درست نمایش بدیم و بازیگر خوبی باشیم براشون
گاهب اوقات ب خیال اینکه حق باتوئه ؛هرچی دلت میخاد میگی.
هرچی تو دلت مونده و کنایه از دیگران شنیدی بار طرف مقابلت میکنی.
تازه ازسکوت طرف مقابلت اسنفاده میکنی و ….
نه فکر نکن ک طرف مقابل بی زبونه.فقط قرار نیست مثله تو شخصیتش رو نشون بده.
دیگران هم بلدن صحبت کنن فقط احترام نگه میدارن.
ی کم روش درست صحبت کردن زیبا رو یاد بگیریم#به_قلم_خودم
خیلیها از درک نداشتن برتری نسبت به هم آگاهی ندارن.
فقط وقتی ازهم میرنجن؛تفاوتها و برتری خودشون رو بیان میکنن.
غافل ازینکه خدامیبینه..
نمیدونم تابحال دارِ قالی و گلیم رو دیدید یا نه؟
اما میخوام اینو بگم هردو روی یه دار قالی بافته میشه اما نحوه کارشون متفاوته.
هردوتا با زیر و روکشیدن بند چله کشی ساخته میشه.مثله روزگار!
ماهم زیر و روی روزگار رو زیاد دیدیم.
گاهی روی روزگار وگاهی پشت روزگار به آدمهابوده.
اما همه مون نقشه زندگی داریم که مثله دار گلیم و قالی نشون میده ک هر خونه اش،باید چکار کرد یا چند تا رج کنار هم بافت.
گاهی تو روزگار خودمون فشرده سختی میبینیم ولی باید ایمان داشت ک زیر و روکشیدن نخ قالی و گلیم یا تک بافتی قالی؛همش باعث زیبایی کار میشه.
پس به نقشه ای که خدا برامون تدارک دیده ایمان داشته باشیم.
این طرحی که خدا برامون دیده نقشمون رو میدونه خوب اجرا میکنیم رو تن روزگار.
پس بافنده ی خوبی باشیم!!
نارنگی رو که نگاه میکنی میبینی بعداز اینکه پوستش رو جدا کردی، میبینی ک توی این قالب هم اندازه های کوچیک داره هم بزرگ. بهمون درس میده که حتی اگه کوچیک هم که باشی تو پازل روزگار،بالاخره جایی داری واسه نمایش و تبلور خودت. همونطور ک تیکه آخر و کوچیک نارنگی هم خدابهش ظرفیت نمایش و ایجاد شدن و تبلور تو این دنیا رو بهش داده!
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
دیروز ی بار دیگه ام شاهد محتوای نامناسب ازیکی ازشبکه های اجتماعی شدم بااینکه خیلی از طرف صداوسیما طرفدار داشت و همیشه تبلیغش میشد.
اما اینبار با منبع ایجاد اعتقاد،اذان!
با این کار ندارم ک شبکه اجتماعیه بااین کار دارم ک این پُست بیش از دوهزار لایک خورده بود.
ینی واقعا منبع اعتقاد مردم عوض شده ک با انتقاد این کار،بازمخالف ها تایید میکردن درستی این عمل رو!
امروز از درس خیلی خوبی بهره بردیم. اینکه واقعا وقتی مزه ترشی رو حس میکنیم وبزاق دهنمون ترشح میشه یعنی اون ترشی رو خوردیم. حالا هر حرفی یاهر تصویری تو ذهنمون ایجاد میشه در واقع با وجودمون اون رو به خورد وجودمون میدیم. ولی ثمره این حرف اونجایی هست که توعمل و رفتارمون بروز پیدا میکنه. مثلا از دیدن فیلم یا عکس تصویرش تو ذهنمون میمونه؛حالا مثبت یا منفی؛وبعد باید بروز پیداکنه این دیدن. یادت باشه هر ورودی به ذهن و گوش یه خروجی داره. نحوه خروجش رو میتونی تو رفتارو گفتارت ببینی
امشب هم تقاضای کتاب کرد. هرشب یک کتاب میخونه اونقدز دقیق ک حتی ب روایت و منبع حدیث و سخن توجه میکنه. هرکتابی روهم نمیخونه ومن غبطه میخورم ک بااین همه مشغله کاری و زندگی،مطالعه هرشبش ترک نمیشه
به قلم:ف،موسویان اصل
خدایا تواون بالایی واون همه چیزهایی رو میبینی ک ما نمیبینیم.و اون چیزهایی ک ما میبینیم تو فراترش رومیبینی. نمیدونم ازبالانگاه ک میکنم همه چیز وهمه شهر زیر پامه. چ ترسی داره این همه شلوغی و تاریکی و ازدحام تو دل شب! خدایا حواست به همه هست و دیدنت فراتر دید ماست ؛هیچکسی از دیدت پنهان نیست ،پس حواست بهمون باشه ازحوادث روزگار.
به قلم:ف،موسویان اصل