#پندانه ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻧﮑﻦ برای ﻧﻌﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍوند ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ است ، زﯾﺮﺍ ﺗﻮ نمیدانی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. و ﻏﻤﮕﯿﻦ نباش ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ ، ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ، پس سعی کن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮐﺮ باشی. ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺛﺮﻭﺗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻰ پولهایت ﺭﺍ ﻧﺸﻤﺎﺭ ، ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﻜﻰ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺛﺮﻭﺕ ﺗﻮﺳﺖ. #دکتر_الهی_قمشهای
راز آرامش?
رها کردن ذهن از نگرانیهاست
چرا غمگین نشستی؟?!
یادت نره،قدرتی بالاتر از همه وجود داره?
که حواسش به همه چیز هست?
همه چیز را به اون بسپار و آروم باش
.?
? ? ? ? ? ? ? ?
http://soleimany.ir/tour/
? راز سلام متفاوت سردار سلیمانی به حضرت آقا
در دانشگاه امام حسین(ع) فرماندهان نظامی ایستاده بودند، تا آقا تشریف بیارن!
همه فرماندهان احترام نظامی گذاشتند اما احترام حاج قاسم با بقیه فرق داشت.
یک دست به احترام معمول نظامی کنار سر یک دست هم روی سینه…
میدانستم هیچ کار حاجی بی حکمت نیست، بعداً پرسیدم حاجی عرف نظامی اینه که برای احترام دست را کنار سر میگذارند این دست که روی سینه گذاشتید قضیه اش چه بود؟
گفت “حس کردم آقا نگران است، دست گذاشتم روی سینه ام تا بگویم حاج قاسم فدات بشه آقاجان.”
#رهبر_انقلاب
#حاج_قاسم
? پدر شهید از خاطره مشترک حاج قاسم سلیمانی با فرزندش میگوید:
✍ به من خبر دادند که حسین چریک هرشب از سنگر به بیرون میزند ، که گفتم مواظب حسین باشید. یک بار حاج قاسم به حسین میگوید حسین شما امشب پیش من بخواب و اسلحه اش را گرفتند و تحویل دادند که دیگر اسلحه ای نداشته باشد.
? حاج قاسم تعریف میکرد وقتی صبح از خواب برای نماز بیدار شدند, دیدند حسین نیست و به بیرون رفتند دیدند حسین با یک تکه چوب 3 اسیر عراقی را گرفته و آمده است که با دیدن این صحنه قاسم سلیمانی به حسین میگوید؛ حسین تو لباس من را بپوش ومن لباس بسیجی تو را که حسین لبخندی میزند و میگوید شما در لباس خودت فرمانده باش و من هم در لباس خودم همان بسیجی و انجام وظیفه میکنم
عکس امام رضایی ام
زائری بارانی ام، آقـا بـه دادم مـی رسی؟ …….بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟
گـرچـه آهـو نیـستـم؛ اما پر از دلتنگی ام ………….ضامن چشمان آهوهـا، بـه دادم می رسی؟
از کبوترها کـه می پـرسم، نشانـم می دهند …..گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟
ماهـی افـتاده بر خـاکم، لبـالـب تشنـگـی ……………..پـهنه آبی تـرین دریـا؛ به دادم می رسی؟
مـاهِ نـورانیِ شب هـای سیـاهِ عـمرِ مـن ماهِ من…………….. ای ماهِ من؛ آیا به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را بـه چشمت بستـه ام ….هشتمین دردانه زهرا(س)، به دادم می رسی؟
بـاز هم مشهد، مسافرها، هیاهـوی حـرم …………….یک نفر فریاد زد: آقا! به دادم می رسی؟