#به_قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
بودن تو باغ ویلایی و امکاناتی ک تو اون دوره،کمتر کسی داشت،حس خوبی بود ک هر دختری آرزوش روداشت .
پدر دختر به دامادش گفت که بزرگواری کردی ک دختر نوکر خودت رو گرفتی اما اگه یه وقت خواستی دوباره زن بگیری اجازه داری .
داماد که زنش از چیزی، کم و کاستی نداشت،چیزی نگفت .
اماتک پسر بودنو اینهمه ملک و املاک ذهنش رو به بیکرانها میکشوند .
باپیرشدن پدر ومادر وناتوان بودن تو کارهای زمین کشاورزی،فکر فروختن زمینها ب سر پسر زد .
ناگفته نمونه ک مهمونیها و شب نشینیهای هر روزه ک هروعده باپذیرایی غذاهای اشرافی تموم میشد .
مدتی بود ک به پدرش میگفت زمینهارو بفروشیم تا سرمایه برامون بشن .
قسمت دوم.
ادامه دارد
فرم در حال بارگذاری ...
?•| #تلنگــرانه
میگـفـٺ :
بیایـݩیـہقرارۍبزاریـم؛روزۍدوسـہبـاردلمـوݩ واسہخودمونتنگبشـہ!✌️?
واسـہروزاۍِخوبمـوݩ..
واسـہنمازِاوݪوقتمـوݩ..
واسـہوقتایـےڪهدلامونمیشکسـتدمِخونهخدارفتنامون…
واسـہدعایِفرجمـوݩ..
واسـہ شبایِجمعهدعاکمیلموݩ..
ڪجاسـٺ اونروزایِبندگـۍ؟
ڪجارفتـہاوناخلاصمـوݩ؟
چقدرفاصلـهگرفتیمازاونروزا?
#فاطمیه??
فرم در حال بارگذاری ...
نگیر از سرم سایه چادرت را،پناهی جز تو مادر ندارم…..
با خودم تکرار میکنم،آخرخود این دو کلمه هم روضه دارد…
روضه ای که فقط تو میدانی و دلت، آنهم از جنس چادر که به سر بکشی و های های طنین اندازشود آهنگ در مغز و جانت و با هر بار گفتنش قلبت هم گریه کند و چادر سرت هم گریه کند….
و بیاد پناهی بیفتی، و اوج بگیرد غمت که پناهت خانم زهرا شده در کل عالم…
فرم در حال بارگذاری ...
غُسلِش داد..کفَنِش ڪَرد،
آنگاه نِشَست و تنها برایَش گریه کرد..?
بعد آرام درون قبرش گفت:
زهــرا….
واین سکوت یعنی هزار حرف ناگفته،هزار بغض در گلو مانده برای آینده،هزار راه تنهایی آینده، و خاطرات ازیاد نرفته گذشته که با آنها باید بگذراند….
منم #علی.. ?
#شهـیـد_سید_سجاد_خلیلی ?
#دو خط روضه
فرم در حال بارگذاری ...
#حساب_کتاب
” با چشم خودم دیدم؛ باورکن “
▫️ این جمله گواهیست که برای اثبات حرفهایش، ممکن است، به زبان بیاورد؛ درحالیکه ما آنرا نه به چشم دیدهایم و نه از نیّت پشت پردهٔ گویندهٔ آن باخبریم!…
خانم جان، آقاجان؛
درست زمانیکه پای آبروی انسانی در میان است؛ #شک جایز است!
▪️وقتی برای یک لحظه، خودتان را جای آن انسان مظلوم بگذارید که از او در نبودش #بدگویی میشود، بدون اینکه فرصت دفاع از خود را داشته باشد، براحتی میتوانید رفتار بد او را، به خوبی تعبیر کنید و نگذارید تصویرِ خوب یک شخص در اذهان بقیه تخریب شود…
✓ شما با شک خود، علاوه بر اینکه قطع کنندهٔ زنجیرهٔ سرایت این باور به دیگران هستید، به گویندهٔ آن نیز، غیر مستقیم نشان میدهید که علاقهای به شنیدن اینگونه اخبار ندارید!
و پرونده آتش را همین جا ببند
─═༅??یازهرا??༅═─
فرم در حال بارگذاری ...
? ? ﷽ ? ?
#رابطه_موسیقی_و_ضعف_اراده…
? آیت الله شاه آبادی : بیشتر از هر چه ، گوش کردن به موسیقی ، سلب اراده و عزم از انسان میکند…
خیلی ها میپرسن چرا نباید موسیقی گوش بدیم خیلی شاد میشیم؟؟؟؟
موسیقی غیر الهی دقیقا مثل یک بی حسی موقت کار میکنه که روح و جسم و بی حس میکنه در حالی که بعد از تموم شدن بی حسی عوارض بیشمارش سراغمون میاد
مثل ناامیدی ،بدبینی ،غم ،ناشکری ،پرخاشگری ،افسردگی و……
در یکی از موسیقی ها شنیدم که میگفت
ای خدا دلگیرم ازت ? ?
در صورتی که اهنگش شاد بود مسلما کسی که این اهنگ و گوش بده به ناشکری و کفران نعمت و استرس و اضطراب و افسردگی میرسه
بعضی از اهنگها هم با اینکه اهنگ شاد دارن و حتی در مجالس عروسی میزارن ،مفهوم شعرش خیانته ? ?
مثلا میگه
دروغ نگم به جز من یکی دیگه داشتی رفتی ?
حالا تو عروسی همینو میزارن همه هم دارن میرقصن ? ??
گاهی خیلی چیزها رو کافیه فقط روش فکر کنیم تا به دستورات خدا پی ببریم و ایمان بیاریم
تا متوجه بشیم که حرام یعنی هر آنچه که من رو از هدف خلقت و شأن انسانیتم خارج میکنه ? ?
#عرفان_و_آرامش ? ?
┈┈••••✾• ? ? ? •✾•••┈┈•
فرم در حال بارگذاری ...
به رئوفی رائف
رئوف؛رائفی اش همیشگی بود و زمان خاصی نداشت .
همه میشناختند و میشناسندش !
رائفی اش زمان و مکان نمیشناسد،امااز ان زمان که بند از پای آهو بازکردی همه رائف را رئوف گفتند …
همه میگویندآقا دست ردّ به سینه کسی نمیزند،این را میشود از صدای نقّاره زن هاشنید و از چشمان بارانی حصور زائرها دید …
همه میگویند هیچ کسی در شهر و کنارت، دست خالی برنمیگردد وهیچ کسی در شهرت گم نمیشود چون صاحب شهر،شهرت دارد در پیدا کردن گم شده ها !
کاش دل گمگشته ما؛ در شهر شمارا بیاورند ب امانات رضا …
آنجا که راضی میکنند ب رضای رضا !
آنقدر بماند امانت دستتان که یا نگاهش کنید یا باز هم نگاهش کنید چون میدانم رائف رئوفست و رافت دارد .
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
#سال_روز_شهادت
?روز ملاقات خدا?
?شب قبل شهادتش، یاران
همیشگی دور او را گرفته
بودند…حسین گفت:
«بچهها! آب گرم داریم؟»
دوستش گفت:
«آب گرم میخواهی چیکار؟»
گفت: «میخواهم حمام کنم».
دوستش با تعجب پرسید:
«تو این سرما؟»
و بلافاصله اضافه کرد:
«فردا عملیات است. حسابی
گرد و خاک بلند میشود.
خاکی میشوی.»
گفت: «میدانم.»
ضدوستش گفت:
«و با این حال باز میخواهی
حمام کنی؟ مگر قرار است
بروی تهران؟»
حسین زد زیر خنده. از ته دل
میخندید. آنقدر خندید که
همه به خنده افتادند.
بعد ساکت شد و گفت:
«فردا به تهران نمیروم، به
جای مهمتری میروم.»
:«کجا؟»
:«ملاقات خدا».
?۱۶دی ۵۹ سالروز شهادت
حسین علم الهدی در هویزه
✅
#عکس شهید علم الهدی
فرم در حال بارگذاری ...
?ادای حق انگشتر:
گفتم: #حاج_قاسم می شود انگشترتان را به من بدهید؟
ایشان سرشان را پایین انداختند و لبخند زدند. دوباره گفتم: می شود
انگشترتان را به من بدهید؟
پرسیدند: از کدام شهر آمدی؟
من هم خودم را معرفی کردم و گفتم: از مشهد آمده ام. ایشان
انگشترش را درآورد و بـه مـن داد و گفت:
انگشترم را بـه تو
میدهم؛ اما باید حق آن را ادا کنی!
زینب دختر شهید محرابی میگوید:
از ایـن حـرف متعجب
شدم، از ایشان پرسیدم: حاج قاسم یعنی چه که حق انگشتر را ادا کنم؟
خندید و گفت: یعنی باید هر بار که به حرم امام رضا علیه السلام رفتی، بـرای شهادتم دعا کنی.
یکباره دلم لرزید، بی اختیار
دستم را به سمتشان دراز کردم و گفتم:
انگشتر را نمیخواهم.
شما باید باشید، شما محور مقاومتید، بازوی آقا هستید، صد نفر
مثل من و بچه های شهدا شهید بشویم، هیچ اتفاقی نمی افتد؛ اما
شما باید باشید…
✍? راوی زینب دختر شهید مدافع حرم حسین محرابی
? رفیق خوشبخت ما صفحه ٧۵
?? شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
?الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم?
#مرد_میدان
#سرداردلها
![](https://mahdion73.kowsarblog.ir/media/users/4180143062/profile_pictures/_evocache/img_20191029_184824.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1572610877)
ممنون از نگاهتون
فرم در حال بارگذاری ...