خودکشی برای ی دختر اونم با سن کم!!!!!!!@
اومدم خونه نمیتونستم فراموشش کنم.
خودکشی اونم برای یه دختر با سن کم!!!….
نمیدونستم باید چکارمیکردم.باخودم گفتم اگه اینبار رفتم خداکنه باشش که مقداری باهاش حرف بزنم.
نمیدونم چرا فکرش از سرمنمیرفت!!
بار اول دیدمش داشت با یه بچه ای که اونجا بود حرف میزدمیگفت،خواهربرادر خیلی خوبه.تنها نمیمونی!!
دوسداشتم عین بچه های مدرسه،باهاش حرف میزدم اما نشد….
یادم افتاد یکی مثه همین مورد بودکه نشستم قشنگ راهنماییش کردم.اما این از دستم رفت…
زنگ زدم حال دوستم رو پرسیدم،و البته به نیت همون دختر!!
گفت فرستادنش بیمارستان اعصاب و روان دیشب وقتی همه خواب بودیم !!….
باگفتن این کلمه حالم تغییر کرد.
گفتم آخه سنش به این بحثا نمیخوره،چیزی که من دیدم فقط از سر اقتضای سنش بوده…
و همه حرکاتش تو ذهنم مرور شد…
بیقراریهاش موقع خواب،که البته بیداربود و دستش رو صورتش بود،کمک کردناش برای دیده شدن….
دوستم ک دید حالم بده و احتمال گریه هست،گفت پیگیرش میشم از ایستگاه پرستاری!!
اوناهم گفتن تشخیص این بوده بره بیمارستان اعصاب و روان!!
و گفتن جای زخم چاقو ،تیغ روی دست و پاهاش بوده،پدر و زن باباش تایید کردن که مشکل داره…
اما ما که چیزی ندیدیم….و بازهم تک و تنها راهی مکان نامعلوم بزرگی شد….
اما حرفم اینه اون #پدرومادر،شرایط نگهداری بچه دارن؟شرایط فرزندآوری دارن؟
چجور بابچه حرف بزنن چی؟ بلدن؟
این دختر سند #بیمار روانی براش زدن اما سن کم این بچه ها و حساس بودنشون تو دوران راهنمایی میطلبه جای مشاور بهداشت،مشاور خانواده ،#مشاور تربیتی اسلامی دعوت بشه مدارس….
#به_قلم_خودم