اگر کسی درجنگ شهید شود یکبار شهید شده اما اگر کسی باهوای نفسش بجنگد هرروزشهید میشود
طنزانه??
نخونی ازدستت رفته.شاید کوچه شماهم مثه کوچه ما باشه!! اندر احوالات ما،در کرونا!! روزمون با سرو صدای پیرزنهای کوچه تو اثبات حجیت خبر واحدی هستن که دارن خودشون میگن و با چه غروری هم میگن و گاهی سرو صداشون هم بالا میره،شروع میشه.خلاصه هیچچچی از دستشون رد نمیشه. وگاهی هم که دیگه سروصداشون بالا میره جوریکه دیگه عادت شده این صداها، از طرف عروسی،پسری،نوه ای که برضدشون حرف میزنن دهنشون مهر زده میشه و سکوت کل کوچه رو میگیره!! واز بحثهای دیگه،کرونا نگرفتنشون هست که کاشف به عمل اومدن که بخاطر نشستن تو کوچه سالم و صحیحن! واز موارد دیگه اینکه آخر سرهم بحث دارن و دعوا که مجبور میشن شکایت طرف مقابلشون رو به پسرهای طرف مقابل کنن. خلاصه از راهنمایی کردن راننده ها،برای رانندگی کردن گرفته تا حل اختلافات مطرح شده تو بحث هاشون هییییچ کوتاهی نمیکنن.
به قلم سیده فاطمه موسویان
قدیمی ترین رفیقم حسین…. از کودکی هم تنها تورا میشناختم آنموقع که شناختن مد نبود… از کودکی لباس مخصوصت را تنم میکردند آنموقع که خصوصی پوشیدن مد نبود…. خلاصه رفیقم شدی آنموقع که رفیق داشتن مد نبود… حتی ماه مخصوصت هم که می آید همه خصوصی با لباس و شال عزا،خادمت میشوند حسین…. شاید آنهاهم خصوصی تو را شناختند. بهترین رفیقم حسین نگاهم کن که محتاجم به نگاهت…. آخر تو رفیقمی آنهم از نوع بهترینش!
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
لباس کرایه ای و دفتر سوپرمارکتی وقتی اولای ماه محرم که میشد بساط لباس محرم هیات به کرایه داده میشد.ایده خوبی بود چون باعث افتخاربود موندن توصف عزادارها بااین لباس و زنجیر. اما درقبالش اسمت میرفت تو دفتر پیشخون مغازه!ودقتی که توی انتخاب زنجیرمیشد و وقتی مشتریهای حسینی میومدن،طلب زنجیرهایی رومیکردن که ماه ها کنج حیاط خونه آقابزرگم خاک میخورد.و دفتر مغازه سوپرمارکتی شده بود دفتر امانات حسینی! ومیز فروش سیب زمینی پیازها،پاک میشد و فرش میشد برای نشستن زائرای حسینی!وسقف بالای مغازه هم سایه سرمیشد برای وقتای بادو بارون و آفتابشون. *ودود اسپندی که تو دل تاریکی شب سفیدمیزد و بالامیرفتو هر کسی که ردمیشد کمی اسپند حواله ذغالهای گر گرفته میکرد و دستی روی دود میکشیدوبه سرو صورتش میزدومیرفت.نمیدونم چرا ولی معامله خوبیه با حسین ،حتی اندازه اینکه دفتر حساب کتاب مغازت بشه جای نگاه کردن حسین به لیست زائراو سینه زنهاش.اندازه دونه دود شده اسپند حسین هم نگات کنه خیلیه. خداکنه روز قیامت امام حسین خودش بگه حساب شد ،مهمان منه… به قلم سیده فاطمه موسویان
به قلم سیده فاطمه موسویان اصل امیدوارم امروز بهترین روز براتون باشه وبرای همه مردم اندازه اینکه امروز به چیزی که خیلی وقت پیش سراغش بودید؛بهش برسید. به خوشی های یهویی،به رسیدن به واکسن ویروس کرونا،به محبت کردن و توجه به اطرافیانت،به شاد بودنت،حتی دیدن گلهای خونتون هم امروزبهتون شادی بده،وحتی خاکی شدن طاقچه پنجره باعث بشه نگاهتو سمت آسمون بگیری واز لای توری نورخورشیدو مشبک ببینی!! امیدوارم همه مردم امروز لبخند به لبشون بیاد حتی از تو قلبشون حسش کنن و خلاصه خوشی و شادیهات امروز رنگی رنگی باشه.ان شاالله