فرم در حال بارگذاری ...
تورا از زیر قرآن رد کردند میدانی…
خنده ام میگیرد که لباسهای تنت خیس بود و تو برای رفتن چنان عجله داشتی که از مادرت هم بی خداحافظی گذشتی…
نمیدانم عمه سادات با حال دلت چه کرد و به تو چه گفت:اما به گمانم تو را خوب خرید!ولی میدانم وعده ای را گفت که دروغین نبود. والحق که مرام گذاشتن برای عمه سادات جوابش هم ازین کمتر نمیشود….
با قد رعنا رفتی،با استخوان سوخته سیاه شده برگشتی و کل قدت باهم فقط استخوانهایت شد!!
گفته بودی خالکوبیهای روی دستت یا پاک میشود یا خاک؛اما به این شکل را نمیدانستم….
اما حرف حاج قاسم یادم نمیرود تا کسی شهیدنبود شهید نمیشود.و میدانم تو شهید بودی….
به قلم:سیده فاطمه موسویان
کمک کن ماهم همانطور باشیم که خدا میخواهد….
![](https://mahdion73.kowsarblog.ir/media/users/2559947791/profile_pictures/_evocache/121.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1595217691)
با سلام و احترام. روحشان شاد و قرین رحمت الهی. ان شاء الله دستمان را بگیرند. التماس دعا
![](https://mahdion73.kowsarblog.ir/media/users/4180143062/profile_pictures/_evocache/img_20191029_184824.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1572610877)
سلام علیکم ان شاالله
فرم در حال بارگذاری ...
![](https://mahdion73.kowsarblog.ir/media/users/najafi/profile_pictures/_evocache/10531497627979994725.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1514816800)
دلم تنگتیم آقا بطلب
![](https://mahdion73.kowsarblog.ir/media/users/4180143062/profile_pictures/_evocache/img_20191029_184824.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1572610877)
ان شاالله روزیتون
فرم در حال بارگذاری ...
#به_قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
اتاقک کوچیک گوشه حیاط مسجد اولین چیزی بود که وقتی درحیاط مسجد باز میشد به چشم میزد؛ بیشتراز هرچیز دیگه ای.
مسجد بی گنبد وبی گلدسته ته کوچه،حال وهوای همون مسجدهای معروف رو داشت و تو دید!
تنها چیزی که معلوم میکرد این مسجده،تابلوزمینه سرمه ای که نام صاحب الزمان رو روش زده شده بود.ورودی مسجد سمت چپ جاکفشی فلزی رنگی که پراز گردو خاک بود و بعدش وردوی نمازگزارها.حیاطی بزرگ که درخت گردو تمام فضای روباز حیاط رو،سایه زده بود و مابقی شاخ و برگهای درخت،لبه ی پشت بوم روی همون اتاقک میفتاد،کنار وضوخونه با کاشیهای سفید رنگ قد بلند کرده بود.
یادمه کوچیک که بودیم همیشه صورتمون روبه شیشه های اتاقک میچسبوندیم که ببینیم توش چه خبره!
اماتاریک بودن و نوری که به چشممون میزد نمیدیدیم چیزی رو،جزچند تا،تابلو بزرگ که خاک روش کاملامعلوم بود،وچند تاقالی قدیمی.
یه روز که اتفاقی برای کلاس قران قالی مبخاستیم که توی حیاط باشیم،پیشنهاد دادن قالی ها رو از اتاقک بیاریم.وای که آرزوی کوچیکیام داشت برآورده میشد.جای دوستام خالی که چقد سرمون روشیشه اش جاخوش میکرد بلکه چیزی ببینیم.باکلید انداختن روقفل وبازشدن قفل قدیمی،هوای دم کرده داخل به بیرون حمله کرد.وطبق آرزوم رفتم سراغ قاب عکسها،عکس شهدای محلمون بود که چقدر خاک گرفته بودن.پشت سرهم چیده بودنشون،انگار برای هم سربند میبستن.واززیر قران بالای سر در مسجد میگذشتن.واونروز راز سربه مهر پنهان شده گوشه اتاقک، سر در کوچه هامون شد.و تزیین مسجد و غرور محله شدن و هرروز چشممون دیدار میکرد نور چشمای شهدای محلمون رو.
فرم در حال بارگذاری ...
آقای امام #حسین❤️:
«بنا نبود که عاشق کنی محل ندهی،
ز کم محلی معشوق زار باید زد…»
?کربلا زائرنشدم؛قبول
نگاهی نکردی ؛قبول
اما کم محلی…نه قبول ندارم کم محلی کنید و محل ندهید.
درست است محلی از اعراب ندارم آقا،اما تو نگاهم کنی ظاهراََ و محلاََ صاحب بنا میشوم و سرپا میشوم!
فقط یک نگاه آقا….زائر کربلا
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
#تلنگࢪانہ?
ࢪفیق…
وقتے میگے:?
خدایا سپࢪدم بہ تو…?
+پس اوݩ صدایے ڪہ تہ دلٺ میگہ:↯
“نڪنہ فلاݩ اتفاق بیفته…?”
چے میگہ؟! ?
+اینڪہ بتونے جلوے ایݩ صدا ࢪو بگیࢪے…
خودش یہ پا #جھاده ها…?
●•●•●•●•●•●•●•
فرم در حال بارگذاری ...
❁﷽❁
حرف از غروب جمعه شد و مرز غم شکست
کهنه غرور کاغذ و بغض قلم شکست
مانند هفتههای گذشته زبان گرفت
جمعه شد و نیامد و دل باز هم شکست
هرشب دلت شکست و دل ما ترک نخورد
شرمندهایم از اینکه دل مرده کم شکست
❤️❤️
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
╔═.?.═══════╗
? @yar313313 ??
╚═══════.?.═╝
فرم در حال بارگذاری ...
#پندانه
ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻧﮑﻦ برای ﻧﻌﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍوند ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ است ، زﯾﺮﺍ ﺗﻮ نمیدانی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
و ﻏﻤﮕﯿﻦ نباش ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ ، ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ، پس سعی کن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮐﺮ باشی.
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺛﺮﻭﺗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻰ پولهایت ﺭﺍ ﻧﺸﻤﺎﺭ ، ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﻜﻰ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺛﺮﻭﺕ ﺗﻮﺳﺖ.
#دکتر_الهی_قمشهای
فرم در حال بارگذاری ...
#انتظآرآنه ⟨?✨⟩
جُمعه یعنے دلم
از غصه بگیرد اما…
به همین بودنت از دور،
قناعت بکنمـ ?
#جمعه #یاصاحب_الزمان
اللھمعجلݪولیڪالفرج
فرم در حال بارگذاری ...