چرا میخندی حرمله.....
03 مرداد 1402
کاشکی میشد که مشکل داغ لبهاتو حل کنم
قنداق خالی رو جای علیم بغل کنم
وقت رفتنه
خیلی گردن کوچیک علی
لای لای علی…
لای لای علی
لای لای علی…
فدا شده ی تیر زدن سر از تنش جدا شده
میون خیمه ها سرو صدا شده
رباب رباب،علیت رو کشتن برای ثواب
اخرش هم بهش ندادن آب
بینسر با تن علی
افتادع خیلی فاصله
کشتیش دیگه برای چی،داری میخندی حرمله…
#راویان_روضه