مدیرمون رفت
20 آذر 1398
بالاخره اومد
بعدازاینکه میشنیدیم که مدیرمون مبخاد بره و ناراحتی ازرفتن ایشون،همه منتظربودن ک مدیر جدید بیاد.
ماه ها گذشت ک بالاخره مدیر جدید اومد.
چهرشون ب نحوی بود ک همه رو مجذوب خودشون میکردن.
الان تقریبا یکماه ونیمه مدیر جدید اومدن اماهنوز جای مدیر قبلی احساس میشه.
ایشون بودن ک وقتی کرج زندگی میکردیم تماسهاشون قطع نمیشد و حتی باعث ارتباط من با شهید یحیوی شدن.
وحتی فرصت نشد ک درمورد شهید و نحوه اشناییشون برام بگن.
و کارهایی دیگه ک ب میل خودشون هیچوقت نخاستن کسی متوجه بشه