چشمی شبیه چشم تو گریان نمی شود
زهرا، حریف چشم تو باران نمی شود
گیرم که نان بعد خودت هم درست شد
نان بدون فاطمه که نان نمی شود
برخیز و باز مادریت را شروع کن
فضه حریف گریه طفلان نمی شود
بدجور جلوه کرده کبودی چشم تو
طوری که زیر دست تو پنهان نمی شود
معجر بزن کنار و علی را نگاه کن
خورشید زیر ابر که تابان نمی شود
فهمیده ام ز سرفه سنگین سینه ات
امشب نفس کشیدنت آسان نمی شود
ای استخوان شکسته حیدر چه می کنی
با کار خانه زخم تو درمان نمی شود
من خواهشم شده است که زهرای من بمان
تو با اشاره گفتی علی جان نمی شود
گفتم که روی خویش عیان کن ببینمت
گفتی به یک نگاه به قرآن نمی شود
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)
#دو_خط_روضه
مآدر دست هآرا مثل هر شب بلند کرد دعآ کند
حسن و حسین با لبخندی شیرین به تقلید از مآدر دست هارا به دعآ بلند کردند….
علی…
علی هم آرام دست هارا بالا گرفت
همگی منتظر آمین گفتن برای دعآهای خیر مآدر بودند که زهرا فرمود
#اللهمعجلوفاتیسریع….
دو جفت چشم مبهوت و حیران کودکانهخیره شدند بهم….
ابوترآب هم شکست و شکست و شکست….
#روضه_های_مادر
https://mahdion73.kowsarblog.ir/