دمدمای صبح انقلاب
14 بهمن 1398
این روایت حدودا سالهای اول انقلاب ک گروه های مجاهدین خلق و گروهک های مختلف بودن ،اتفاق میفته.
تویکی از شهرهای خوزستان،تو قلب گرمترین استان ایران.
جایی توی محله قدیمی با دیوار های کاه گلی و دربهای چوبی ولی دل با صفا،
وسطهای کوچه با سر در نوشته شده((بسم الله الرحمن الرحیم))که بالای درچوبی جاگرفته بود.
ودیوارهای آجر چینی شده ک حیاط طولانی رو حصار کرده بود.
برای عبور ازین خونه گاها یه کم شیطونی لازم بود ک همزمان کلون در زنونه و مردونه رو باهم بزنم و داخل برن با مامانم.
ادامه دارد….1