خیابان را تقسیم کردیم برای نوشتن شعارنوشته!!بعد با اسپری ها به حمام رفتیم!!!!
چند روز بعد از عاشورا نزدیک های غروب بود که محمد علی به در خانه ما آمد و از من خواست که پول هایمان را روی هم بریزیم و اسپری بخریم جهت شعار نویسی . قبول کردم . محمد علی خیاط بود . روی پارچه شعار دوزی کرده بود . چندین پلاکارت به این شکل درست کرد. اسپری ها را خریدیم . محمد علی شب را خانه ما ماند تا بتوانیم با هم برای اجرای نقشه مان برنامه ریزی کنیم .
خیابان اصلی شهر را بین خودمان تقسیم کردیم تا محدوده ی شعار نویسی هر کداممان مشخص شود. بعد از اذان صبح ، وسایل را داخل ساک های حمام گذاشتیم و وانمود کردیم به حمام عمومی می رویم. چون آن روزها کمتر خانه ای حمام داشت و مردم همه از حمام های عمومی استفاده می کردند ، هیچ کس به ما شک نمی کرد.
به خیابان رفتیم . شروع کردیم به شعار نویسی روی دیوار ها و کف خیابان ها ، شعارهای انقلابی مرگ بر شاه ، درود بر خمینی ….
شهید محمدعلی یوسفوند اهل نورآبادلرستان