ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود جلو دوربین گفت توروخدا عکس روی کمپوت رو درنیارید!!!
25 اسفند 1400
ترڪش خمپاره پیشونیش رو چاڪ
داده بود.روے زمین افتاده و زمزمہ
مےکرد. دوربین رو برداشتم و رفتمـ
بالا سرش.داشتآخرین نفساشو مےزد
ازش پرسیدم:
+این لحظات آخر
چہ حرفے براے مردم دارے؟
بالبخندگفت:?
_از مردم ڪشورممےخوام وقتے براے
خط ڪمپوتــ مے فرستند عڪس روے
ڪمپوت ها رو جدا نڪنند.
+دارهضبطمیشہبرادر
یڪحرفبهترے بگو.??
با همون طنازے گفت:
_آخہ نمیدونے !!
سہ بار بهمـ رب گوجہ افتاده.?
#طنزجبهہ?
•••┈✾~?~✾┈•••