29 تیر 1401
?????? تقـدیـم بـه سیـدای عـزیـز و بـزرگـوار ??خـوش بحـال سیّـدا?? در گلستان گفت بلبل این ندا، ??خـوش بحـال سیّـدا ?? ????? می کند هر ضربه ی قلبم صدا، ??خـوش بحـال سیّـدا ?? ????? دید شاگردی به مکتب خانه… بیشتر »
نظر دهید »
21 دی 1399
بچه سید نشدم دست خودم نیست ولے وسط روضه دلم خواست بگویم مادر … { #روضه_مادر_شروع_شد } جانمونی…. بیشتر »
26 مرداد 1399
یادش بخیر دعوتهای آقاجون شب عید غدیر تو خونشون. وما فقط از کل جشن، میدونستیم عید ساداته! ورفتن به خونه قدیمی آقاجون و بوی غذایی که وقتی به دم درب حیاط میرسیدی، زودتر ازباز شدن دربه مشامت میرسید! ودیگ بزرگی که روی گازبود ولی ته دیگ سیاه بود میگفت که از… بیشتر »