13 اسفند 1398
وقتی دستت به قلم شود،ذهنت دیگر آرام نمیشود. همه چیز را خوب نگاه میکنی تا خوب دیده باشی و ب ذهنت بسپری. گاهی دراین بین، تکاپوهای ذهنت آرام میگیرد. ب ذهن ک میسپری باید درجایی مکتوب شود وگرنه همچنان میدود این اسب سرکش. دربندش میکنی تا هم ب کتابت بیاید وهم… بیشتر »
نظر دهید »
25 بهمن 1398
بعضی تصاویر زیباهستند و خاطره هایت را برایت تداعی میکنند . چقدرزمان گذشته ک این تصویر زیباخلق شده و درختان سر به فلک کشیده اند وچقدر زمان برده تا دیوارهای کاه گل و نمایش تبدیل ب کوچه خاطرات شود . چه خاطرات و چ مردمانی قدم زده اند و دیگر نیستند . چه خوش… بیشتر »