21 تیر 1402
#یا_اباعبدالله_ع ❣️خواستم دور ڪنم فڪر حرم را اما من بدون تو ، دلے زار و پریشان دارم بیشتر »
نظر دهید »
13 شهریور 1401
- زود بزرگ شدم ! وقتے هم سن و سالهاے من .. داشتن بچگے مےڪردن ؛ ولے من ڪم مےخوابیدم تا صبح ِ زود هیئت برم “(: - زود بزرگ شدم ! وقتے همہ میگفتن : براے خودت مَردی شد … من تو چاے خونہ ، استڪان میشستم ! - زود بزرگ شدم ! وقتے بیمھرے آدمها رو… بیشتر »
29 مرداد 1401
24 مرداد 1400
21 خرداد 1400
مرغ دلم راهی قم میشود درحرم امن تو گم میشود…. بیشتر »
30 دی 1399
سلام من به تو حسین به کربلای با صفات سلام من به مادر و به خواهر و به بچه هات حسین دلم رو بردی منو تو آخر حرم نبردی حسین دلم رو بردی منو تو آخر حرم نبردی…. ذکر قشنگه یا حسین همیشه بر روی لبه خوش به سعادتت آقا که خواهر تو زینبه اگه یه روز بهم… بیشتر »
21 دی 1399
بیماری ما، با حرم درمان پذیر است(: در صحن خود ما را قرنطینه کن آقا|•? بیشتر »
26 مرداد 1399
کف حرمت را بوسه زدم گوشه لبم عسلی شد بیشتر »
29 بهمن 1398
پدری میمیرد تا پسری آرام بخوابد. پدری پیکرش جا میماند در میدان جنگ تا پسرش جانماند در غافلگیری میدان. دختری از پدرش میگذرد تا حرم؛دست حرامی نیفتد. زنی از همسرش میگذرد تا مردانگی و غیرت نمیرد. پدرومادری از فرندپهلوانشان میگذرند تا گذر نگاه اهل حرم برآنها… بیشتر »
11 آبان 1398
آنروز آفتابی بود همراه با خودنمایی اش!اما همه افتخارش این بود که صحن شما را روشن میکرد و برسر زائرانتان میتابید و نور میانداخت و میخواست بگوید ک من دِینی برعهده ام نیست و مثل همیشه وظیفه ام را انجام میدهم… سرماهم ک کم نگذاشته بود اما مقارنت سرما… بیشتر »