14 بهمن 1398
ماجرای واقعی باشیطنت کلون های در رو زدم و بعدازینکه صدای نسیم خانم اومد رفتم پشت چادر مادرم قایم شدم نسیم خانم زن مسن ک موهای سرش همه سفید شده بود و روسری سفید پوشیده بود و عینک روی بینیش بود وکمی قدش خمیده شده بود و پیرهن تنش زمینه کرمی باگلهای نقره… بیشتر »
نظر دهید »