عشق بر هم زد بساط عقل را
تا شدیم از کودکی دیوانه ات…
#به_قلم_خودم
دلم برای پیامهایت که میفرستادی و شبها من ازخستگی خوابم میبردو صبح باانبوه پیامهای نگران شدنت،مواجه میشدم ؛تنگ است….
نمیدانم خاک با صورت زیبایت چه کرده….روحت شاد دوست دوران دبیرستانیم…
در دلم گذشت که باز پیامی از تو ببینم…اما میدانم که نمیشود و این حسرت با آه است…
#به_قلم_خودم
#مهر_نبوی
حتی اگر کنیز هم باشی خدا تورا هم سفره آمنه،مادر پیامبر میکند!
و اگر خدا بخواهد روزی ات را به دست دشمنت،میرساند!
اینکه یهودی راه گشا میشود تا پای تو به در خانه پیامبر هم برسد….
و خدا عزیزت میکند ولایقت میکند برای همراهی ولی خدا،مثل حلیمه!
وقتی خداهست،بی نیاز از هرچیزی هستم.
حبیبی یا محمد
#پروفایل
? امام سجاد صلوات الله و سلامه علیه فرمودند: وای بر کسی که یکیهای او بر ده تاهای او غلبه کند.(معانی الاخبار ص248)
? یکیها کدام است؟ ده تاها کدام است؟ قرآن کریم میگوید: اگر کسی یک گناه کرد، به پای او یک #گناه مینویسیم؛ اما اگر کار #خیر و حسنه انجام داد، ده تا مینویسیم.(انعام 160)
? این انسان چقدر باید محروم و بیتقوا باشد که گناهانش که یکی حساب میشود، از ده تاها جلو بزند و بالا بزند.
امام فرمودند وای به حال چنین آدمی! با اینکه خدا گفته کار خیر را ده تا مینویسم، بدی های این آدم که یکی نوشته میشود، جلو زده.
بهقولحاجحسینیکتا:
رفاقتبـامهدی[عجل الله]خیلیسختنیستا
تویاتاقتونیهپشتیبزارید
آقارودعوتکـنیدبیان
یهخلوتنیمهشبکافیهـ
آقاخیلیوقتهچشمانتظارهمونه:)?
#امام_زمان
?عکس نوشته|نماز پناهگاه انسان
?مناسب #عموم_مخاطبان
?نماز؛ پناهگاهه!
بشرط اینکه بتونی زیرِ سایهاش قایم بشی؛
خُنک بشی …
اونوقت؛
هیچ جرقهای توی دنیا، نمیتونه آتیشت بزنه
?خدای سبحان در جنگ با دشمن بیرونی میفرماید: هرچه در توان دارید، برای رویارویی با دشمن سلاح فراهم سازید و نیروی رزمی، بسیج کنید؛ «وأعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة»
?در جنگ درونی نیز میفرماید: باید با سلاح دعا: «الدعاء سلاح المؤمن»و بکاء: «وسلاحه البکاء»و با سرمایه امید و رجا: «ارحم من رأس ماله الرجاء»که همه آن درنماز جمع است، از نماز کمک گیرید تا باران رحمت و مغفرت را از آسمان ملکوت، به زمینه تشنه خود سرازیر کنید.
?ستاد اقامه نماز
تو چه کرده ای ؟
کِه خدا
همه ات رٰا
بَرای خودَش خواست
وَ نصیبِ مٰا
چیزی نگذاشت !
حَتیٰ نامی ، نشانی …
شهید گمنام
? انگشتر عقیق ?
? هفت، هشت سالی می شد که با هم دوست بودیم. قرار همیشگی مون #مسجد بود. بعد از نماز می رفتیم کتابخونه ی مسجد و درس می خوندیم.
? نتایج کنکور که اومد هر کدوممون یه جا افتاده بودیم. بعد از کلی پرس و جو شماره تلفنش رو پیدا کردم و دعوتش کردم خونه.
? روی کادوی کوچک هدیه اش نوشته بود:
«برای دست هایت
آن گاه که خدا را می خوانی و به نماز می ایستی؛
دستی که مزین به انگشتر عقیق است دوست داشتنی ترین دستی است که به درگاه او بلند شده. حضرت علی (علیه السلام)؛ »
? رسول نقی ئی ، دو رکعت قصه ؛ ص 41 ؛ برگرفته از بحارالانوار ج 14، ص 187.
°•~??
#سلامپدرمهربانم♥️
تُویۍ بهانہےآنابرهاڪہمۍگریند
بیاڪہصافشوداینهـواےبارانۍ..
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج?
•┈✾~?♥️?~✾┈•