لیلا
لیلا تقریبا همسن و سال خودم بودولی ی چند سالی ازمن بزرگتر بود . من از همه رونده های فامیل کوچیکتر بودم برای همین وقتی لیلا میومد خونه آقا بزرگم ،به محض اینکه مامانش و خانوادش وارد حیاط میشدن،لیلا بدو به خونه ما میومد.
یعنی فقط دم دردیده میشد و دیگه دیده نمیشد! تمام مسیر خونه آقابزرگم تا خونه ما رو میدوید،میشد از نفس زدنهاش اینو فهمید و صدای تند تند در زدن هاش! یه کاپشن سرمه ای رنگ و لباس بافت سفید و قرمز تنش بود و یه روسری به خط های همون رنگ،که موهاش رو جمع کرده بود وزیبایی چشمهاش زیر روسری چند برابر دیده میشد اما شیطون و سرزنده بودنش همچنان بیشتر جلوی چشم میومد.
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
زندگی ما ادمها مثه زندگی میوه ها روی درخته ! میوه وقتی به شاخه درخت وصله پرثمر میشه و به چشم میاد . ووقتی دیده شد چیده میشه توسط صاحب باغ . انسانها هم تاوقتی تو دنیاهستن بایدخوب عمل بیان و تودنیا دیده بشن وقتی خوب دیده شدن چیده میشن ! یکی میشه شهید سلیمانی ک تو گوی زندگی درکنار همه عوامل قشنگ رشد میکنه ورابطش رو قوی میکنه و بعد از چیده شدن از شاخه دنیا هم اسمش برده میشه . میخام بگم تاوقتی وصلی ب خدا هم دیده میشی هم قشنگ چیده میشی
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
کرونا همه دهان و بینیها را محو کرد ! هنوز خبرهای کرونا مثه خودش همه گیر نشده بود ک صبح ک حوزه رفتم (*چن روز پیش*)،*آدمها دماغ و دهن نداشتن یا بهتر بگم محو شده بودن*! هرطرف رو نگاه میکردم حتی بچه مهد کودکی هم ماسک زده بود . خلاصه کرونا کاری کرده همه براش تعطیل عمومی کردن ! حالا اگه ان شاالله ک بره چکار میکنن !!
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
چطور یک بیماری کل دنیارو باهم درگیر کرده و همه دچار دردی شدن ک نکنه سراغشون بیاد ،وهمه دنبال راه علاجن! اما خیلی وقته همه دچار دردی شدیم ک اون هم قابل دیدن نیست چون راه درمانش رو با بی خیالی پیداکردیم ؛اما این هم یک درد همگانیه و همه هم فراموش کردیم. اره درست متوجه شدی . کاش روزی هم برسه که درد نبود مولامون جهانی بشه و بریزه به جونمون.چون آدما تا درد نداشته باشن دنبال درمان نمیرن . اما خدایا دردمیکشیم درمونمون رو هم برسون،چون تا حالا توغفلت بودیم .
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
دلم ب مستحبی خوش است که جوابش واجب است.یاد متنی افتادم ک توی دفتر مدیرمون دیدم این رو . خیلی حس خوبی داشت و به اتاقش میمومد ! نه خیلی پراز زرق و برق بود نه خیلی ساده ! اما همش باعث میشد برم تو اتاقش و نوشته رو بخونم و از اتاق مدیر حوزه باخلاقیتمون، لذت ببرم . وبیادمدیرمون سلام عرض میکنم خدمت ارباب….
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
بجای اینکه کرونا قزنطینه شه ،ما قزنطینه شدیم توخونه! ی کم ادمیت هم خوبه والا ،مردم رو داری ب کشتن میدی و دم عیدی همه رو خونه نشین کردی هیچ،باعث شدی چیزایی هم ک نمیخریدیم به سبد خریدامون اضافه شه اونم تو اوج گرونی! کی ازت راحت میشیم ب جون همه ریختی اخه ،کوچیک و بزرگم ک نداری!! از اون سر چین اومدی نصیب ما شدی !حداقل میذاشتی بعد از خستگی در رفتنت یه سر هم به ما میزدی .ی کله اومدی اینجا!لطفا برو نمیخایمت.
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
ابتدایی که بودیم چون درموردحجاب برامون گفته بودن ،بالاترین مقام قضاییمون معلم مون بود!! بهمین خاطر وقتی دوستامون بالباس نامناسب یا بدون روسری بیرون میومدن میگفتیم ب معلم میگیم !! اما الان معلمها ومدارس از اون مقام قضایی پایین اومدن ! بدتراینکه فیلمهای نمایش خانگی ک از دختربچه ها توفیلم استفاده میکنن واقعا مردم دیگه فرق بچه و مکلف شده رومیدونن،میشه بگید این کارشون رو به کدوم مقام قضایی ارجاع بدیم !! کار با اونایی ندارم ک عمدا اینکارو راحت انجام میدن ،ولی این بچه ها گناه دارن.
فرم در حال بارگذاری ...
کرونا همه دهان و بینیها را محو کرد ! هنوز خبرهای کرونا مثه خودش همه گیر نشده بود ک صبح که حوزه رفتم (چندروز پیش)،آدمها دماغ و دهن نداشتن یا بهتر بگم محو شده بودن! هرطرف رو نگاه میکردم حتی بچه مهد کودکی هم ماسک زده بود . خلاصه کرونا کاری کرده همه براش تعطیل عمومی کردن ! حالا اگه ان شاالله ک بره چکار میکنن !!
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
سرقولت بمان فوج فوج گروه مانند پروانه های سرگردان،از سر خیابان ب ته خیابان میروند فقط به امید وعده های انتخاباتی. بادیدن کاندید مورد نظر سراز پا نمیشناسند و او را بر روی دستانشان بالا میبرند و ….اما میگویم تو که اینهمه وقت مردم را گرفتی و مردم ب تو احترام گذاشتند تو چقدر برای حضورشان احترام قائلی!
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...
ازبین اینهمه شعارهای انتخابی طنزش اینست ک همه زیر آب هم را میرنند! مثلا عیبهاو کارهای نشد نماینده گذشته را جار میزنند، و میگویند ما درستش میکنیم! اما مشکل از بهارستان است فکر کنم!چون همه به آنجا ک میروند خروجی اش زیادتر شدن مشکلات و عیبهاست! نماینده ایکه طعنه میزنی ،نماینده قبل را؛ با توام! نماینده قبل تر توهم میخواست آباد کند شهر را،اما هنوز شهرها خاکی اند! تو راه خودت را برو این بهتراست و در کنارش خدارا ببین . خودش راه را ب تو می نمایاند.
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل
فرم در حال بارگذاری ...