10 دی 1399
نظر دهید »
09 دی 1399
#دو_خط_روضه
مآدر دست هآرا مثل هر شب بلند کرد دعآ کند
حسن و حسین با لبخندی شیرین به تقلید از مآدر دست هارا به دعآ بلند کردند….
علی…
علی هم آرام دست هارا بالا گرفت
همگی منتظر آمین گفتن برای دعآهای خیر مآدر بودند که زهرا فرمود
#اللهمعجلوفاتیسریع….
دو جفت چشم مبهوت و حیران کودکانهخیره شدند بهم….
ابوترآب هم شکست و شکست و شکست….
#روضه_های_مادر
https://mahdion73.kowsarblog.ir/
08 دی 1399
11 آبان 1398
خدای من…
من فقط تو را دارم پس آن لحظه ک میخوانمت از مهربانی نگاهم کن.من غیر تو کسی را ندارم.دراین هیاهو ها هر کسی ب جایی روی می آورد ومن؛ب تو روی آورده ام.پس من و تمام کسانی ک سمت تواند را هدایت کن ب آن راهی ک خودت میخواهی…به قلم:ف؛موسویان اصل
#سیده نوشت
مبتلای حسین