من هم دلخوشم به محالاتی که میدانم شما به مجال تبدیلشان میکنید آقا
دستانت چقدر نرم اند مانند پوست همان کودکی که نوازش کردی تا بزرگ شود و مایه افتخارت.
اما کودکت بزرگ شد و با افتخار اما نوازشگر دستانت،اینبار چروکیده ونحیف شده اند.
اما هنوز هم دستان تو اند مادر….
خدامیداند آن سختی هایی را که کشیده ای تا رسیدن به عزت و افتخار فرزندانت راببینی.
وبازهم زحمت از همان دستان،وهمان مهربانی همراهشان که همیشه مهربانی دارند چه نحیف باشند وچه لطیف.
اما چیزی از عزت و افتخارت نه تنها کم نمیکند بلکه میفزاید وآدم را وادار به سجده میکند در برابرت،مادر.
دیروز تو کوچه نفتی اومده بود و با صدای بلند میگفت نفتیه نفت!
یاد اونوقتایی افتادم که شاید بعضیا یادشون نیاد یا اصلا ندیدن
که
تو سرمای پاییز و زمستون بدون نفت مجبور بودن مامان و بابا ها برن توصف نفت بمونن تا غروب که شاید نوبتون بشه اونهم برای یه پیت نفت.
یا اینکه کپسول خوراک پزی که هنوزهم بیشتر روستاها استفاده میکنن رو باصدای کپسولی که یه آهنگ داشت،وقتی صداش میومد همه خونه ها کپسول هاشون رو میاوردن و روی زمین با پا غلت میدادن تا سر خیابون!
وکوچه شبیه چیزی مثله زلزله و انفجار میشد،وبا این صدا همه اوناییکه متوجه نمیشدن که کپسولی اومده خبر دار میشدن!
وجالبتر که توهم با قد کوتاه که پات به کپسول نمیرسید که حرکتش بدی دنبالش میدویدی!
خدارو شکر بابت این نعمت واینکه بازهم نفتی،یادمون اورد اون روزگار رو.
چشمانت همیشه به آن بالا،به گرما و نوربخشی اش،حتی به تاریکی شبش،حتی به سردی و گرمی شدیدش!
چون او خواسته برایت؛این حال را پس خوبست برایت.
ملبیا دعوه الداعی
زندگی ساده است،به سادگی حال یک کودک،به سادگی خودکار کشیدن روی دست ها و پاهایش!
به سادگی حرف زدنهای کودکانه اش که جمه را مبخنداند!
به سادگی آنکه تقلید از بزرگتر ها میکند و با خودکار ساعت و…نقش میکند بر دستانش.
به سادگی پوشیدن کفش های بزرگترها که فقط صدایش را دوست دارد وبه اندازه یک وجب به پایش زار میزند بزرگیش!
به سادگی تقلید زندگی به سبک بزرگترها و پوشیدن لباسشان و طرز حرف زدنشان.
وبه سادگی ایراد گرفتنهایشان برای یک چیز که اگر چیز دیگر بگیرند آن قبل تر را فراموش میکنند.
وآخر شب هم باسادگی و بی آلایش گوشه ای بر روی زمین دراز میکشد.
زندگی به همین سادگی سخت نیست باید ساده فکر کرد.
خط روی پیشانیت که اسمش را چین و چروک گذاشتند،خط افتخارست،خط افتخار سربلندی برای تحمل سختی.
شاید کسی برای سختی کشیدنت مدالی به تو اهدا نکند اما عزتی که داری و دستهای زحمت کشت و چروک های صورتت بهترین سبب عزت توست.
به قلم:سیده فاطمه موسویان اصل