26 تیر 1404
یزید فکر کرد جوّ مجلسش را عوض کند. به یکی از پسربچههای اُسرا نگاه کرد که مریض احوال نشسته بود: به پسرش خالد اشاره کرد و به پسر گفت: با پسرم کشتی میگیری؟ یزید فکر میکرد یا قبول نمیکند که میشود سند عجزش یا قبول میکند و با این حالش زمین میخورد پسر… بیشتر »
نظر دهید »