30 فروردین 1401
??????????? ? #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت? پارت چهارم بعدازغروب افتاب بود وپدرم امد مادر بساط شام راحاضرکرد وسفره راانداختیم,پدرم مثل همیشه عماد را روی زانوش گرفته بود از تکه های میوه ای که مامان سرسفره گذاشته بود دهانش میکرد,خیلی نگران بود توخودش بودکه… بیشتر »
نظر دهید »