?تاگفتم السلام علیکم دلم شکست
?نام مهدی بندِ دلم را، زِ هم گسست
?ای اسم اعظمت به زبانم عَلَی الدّوام
?ماجاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهی الکلام
فرم در حال بارگذاری ...
✍️ از ثوبان غلام پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده که گفت :
? ما جمعی در خدمت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) بجایی می رفتیم عبورمان به گورستانی افتاد ، حضرت اندکی در میان قبرها بایستاد و سپس به راه افتاد. من عرض کردم توقف شما در قبرستان به چه خاطر بود؟
حضرت سخت گریه کرد و ما نیز محزون و گریه کردیم، سپس فرمود:
☘️ ای ثوبان اینان در قبرهایشان معذّبند آنچنان که من ناله آنها را شنیدم و دلم به حالشان به رحم آمد و از خدا خواستم عذابشان را تخفیف دهد و خداوند اجابت فرمود و اگر اینها در #ماه_رجب روزه گرفته بودند، در قبرهایشان عذاب نمی شدند.
? عرض کردم : یا رسول اللّه روزه و عبادت در ماه رجب از عذاب قبر ایمنی می دهد؟
? فرمود: آری سوگند به آنکه مرا به حق فرستاد هر مرد و زن مسلمانی که یک روز از #رجب را روزه بدارد و یک شب آن را به عبادت برخیزد و جز رضای خدا نظری نداشته باشد عبادت هزار سال در نامه عملش ثبت گردد که روزهایش را روزه و شبهایش را به عبادت گذرانده باشد و…
? بحارالانوار، ج۴۹، ص۳۹
فرم در حال بارگذاری ...
روزگاری مَحرم دردم کنارم زنده بود
سر به چاه آورده ام حالا بدون فاطمه]
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
+ابوتراب و چاه ?
فرم در حال بارگذاری ...
به هر جا مادری از شوق، دستِ طفلِ خود گیرد
در این کوچه گرفته طفل، دست مادرِخود را ] ?
#فاطمیه
#حضرت_زهرا ?
#ایام_فاطمیه
فرم در حال بارگذاری ...
[قطره ی اشک علی تابه ته چاه رسید
چاه فهمیدکسی همچو علی تنها نیست]
#فاطمیه
#حضرت_زهرا ?
?
فرم در حال بارگذاری ...
دلا سخت است اگر مانند یک فرمانده ی عاشق
امیر یک #سپاه اما اسير يک نـفر باشی]
#على_ارحامى
?
فرم در حال بارگذاری ...
قطره ی اشک علی تابه ته چاه رسید
چاه فهمیدکسی همچو علی تنها نیست]
#فاطمیه
#حضرت_زهرا ?
فرم در حال بارگذاری ...
ما بوی پیرهن رادر جان ذخیره کردیم
شاید نیاید از مصرهر روز کاروانی!]
#مسیح کاشانی
فرم در حال بارگذاری ...
دامنت زیباست.. موهایت پریشان.. این درُست!
اینچنین دلـبَر ❤️نشو من چـــادری میخواهـــمت..!
#حجاب :)
?
فرم در حال بارگذاری ...