#توئیت
💠گاهی فراموش میکنیم خدای ما خدای یوسف در چاه مانده است که عزیز مصر شد
💠 خدای ابراهیم در آتش مانده که گلستان شد
💠 خدای نوح در باران و آب
💠خدای اسمائیل
💠 خدای موسی و رود نیل
💠خدای یکتای مهربانی که همه چیز و همه کس به فرمان او هستند … گاهی فراموش میکنیم خالق ما و همه چیز اوست
💠 و ما فقط یک مسافریم در این دنیای پر امتحان
#امام_زمان
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
فرم در حال بارگذاری ...
🔶 #غلطگیر | بچهاس، نمیفهمه!
🔸شاید جمله «بچهاس، نمیفهمه» را زیاد شنیده باشید. جمله غلطی که انگار قرار است بعضی رفتارهای والدین را توجیه کند؛ اما تحقیقات ثابت کرده نهتنها این جمله اشتباه است که سالهای ابتدایی کودک در کل زندگی او بسیار اثرگذار خواهد بود.
#تربیت_دینی_کودک_و_نوجوان
فرم در حال بارگذاری ...
امام جماعت خوبِ من😍
🎙همسر شهید حمید باکری:
بهترین لحظه هام را با حمید گذرانده ام و بهترین نمازهام را به او اقتدا کرده ام. مجبور می شدم راهی اش کنم برود و دعاش کنم برگردد، بیاید پیش من، تا باز با اطمینان خاطر مقتدای نماز من بشود.
👇👇👇👇
نمازمان را اهواز می رفتیم روی تراس پشت بام با هم می خواندیم.
یک بار گفت:«می آیی نماز شب بخوانیم؟»
گفتم: «اوهوم.»
او رفت ایستاد به نماز و من هم پشت سرش نیت کردم. نماز طولانی شد. من خسته شدم خوابم گرفت گفتم تو هم با این #نماز_شب خواندنت، چقدر طولش می دهی؟ من که خوابم گرفت مومن خدا.
گفت: «سعی کن خودت را عادت بدهی. مستحبات انسان را به خدا نزدیک تر می کند». تکیه کلامش بود که «بهشت را به مستحبات میدهند نه به واجبات».
📚 به مجنون گفتم زنده بمان؛ ص 18
#نماز_شهدا
فرم در حال بارگذاری ...
#بخش_سوم
♦️ پسرم مرا نشناخت!
🔹️ خاطرات حضرت آیتالله خامنهای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی
✏️ در سال 1346 مجددا توسط ساواک بازداشت و زندانی شدم. یک روز پسرم مصطفی را که دو ساله بود به زندان آوردند. یکی از سربازان دواندوان آمد و گفت پسر شما را آوردهاند.
✏️ به درِ زندان نگاه انداختم دیدم یکی از افسران، مصطفی را بغل گرفته و به سوی من میآید. مصطفی را گرفتم و بوسیدم. کودک بهعلت اینکه مدتی طولانی از او دور بودم، مرا نشناخت؛ لذا با چهرهای گرفته و اخمکرده به من نگریست. سپس زد زیر گریه.
✏️ بهشدت میگریست. نتوانستم او را آرام کنم. لذا او را دوباره به افسر دادم تا به همسرم و بقیه ـ که اجازۀ دیدار با من را نداشتند ـ بازگرداند. این امر به قدری مرا متاثّر ساخت که تا چند روز بعد نیز همچنان دلآزرده بودم.
برشی از کتاب #خون_دلی_که_لعل_شد
فرم در حال بارگذاری ...
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸«طلبگی» و ماجرای زهیر🔸
زهیر، جزو یاران عادی حسینبنعلی (ع) نیست، او از یاران فرهنگی ایشان است، بالاتر از یاران نظامی. او در در عین حالیکه فرماندۀ میمنۀ لشکر است و فرماندهی نظامی را بر عهده دارد، مدال فرهنگی گرفت! وقتی زهیر برای لشکر سخنرانی کرد، حضرت به او مدال داد. مدال «مؤمن آل فرعون». به او گفت: اگر مؤمن آل فرعون حجت را بر قوم خود تمام کرد، تو هم حجت را بر اینها تمام کردی.
این زهیر است! او در ابتدا عاشورا را نمیخواهد، اما عاشورا زهیر را میخواهد! میبینی؟! اینطوریست ها!
#طلبگی ، مثل ماجرای زهیر است؛ یکی با اینکه نمیخواهد طلبه بشود، از آنجا که میدانند وجودش لازم است، طلبهاش میکنند و همۀ راههای دیگر را بر او میبندند؛ شکارش میکنند!
از آنطرف کسی هست که خودش میخواهد، اما آنها نمیخواهند و او را میپَرانند! مثلاً اتفاقاتی میافتد که به او #بَر_میخورد؛ او هم #قهر_میکند و میرود …
#چرا_حوزه
#وارث_انبیا
فرم در حال بارگذاری ...
💢 شُکر؛ موجب فراوانی نعمت👌
آیتالله بهجت رحمةاللهعلیه :
🔷 شکر، موجب ازدیاد نعمتهاست و اگر شکر نکردید، خبری از ازدیاد نیست؛
لذا اگر دیدیم ازدیاد نیست، شکّ نکنیم و بدانیم که شکر نیست.
#چرا_شکرگزاری
خدایا به ما زبان شکرگزاری کردن و راه درست شکرگزاری رو نشون بده تا بتونیم غرق در نعمتهای بیکرانت بشیم 👌🙏🙏🙏
((خــــــــــــــــــدایا شـــــــــــــــکرت))
.
فرم در حال بارگذاری ...