••••…♡…•••• ✨ شهید گمنام یهو دیدم پلاڪشو ڪند? انداخت تو کانال ماهی( #شلمچہ) ? گفتم: چرا این طوری ڪردی؟؟؟ این هویتته!!!! ❣️گفت: «این آتیشی ڪه من می بینم راه برگشتی ندارم، ? ?باخودم فکر کردم #شهید شم عجب تشییعی بشم.? ✨دیدم “شهوت تشییع شدن” دارم? پلاڪو ڪندم که تشییع هم نداشته باشم!»❄️ ✨?شهیدگمنام ، عملیات کربلای۵ #شهید
فرم در حال بارگذاری ...
❇️حضرت آیت الله خوشوقت
✨ اگر موفق شدیم نیم ساعت، سه ربع به اذان صبح مانده باشد بلند شویم آن چند تا رکعت نماز شب را بخوانیم خیلی خیلی غنیمت بسیار بزرگ مادی و معنوی است.
منتها یک شرط دارد و آن این است که گناه بغل آن نگذارید. اگر گناه گذاشتید دود می شود و هوا میرود هیچ فایده ای ندارد، زحمت کشیدهاید اما بهره نمی برید، بنابراین سعی کنیم گناه نکنیم بعد انشاالله بهترین عبادت و نماز شب است. ✨
#پند_علما
????????
?@farhangi_whc?
????????
فرم در حال بارگذاری ...
ﻭﻗﺘﻰ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺭﻭﻯ ﻫﻢ ﻣﻰ ﮔﺬﺍﺭﻡ
ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺮﺍ ﻧﻤﻰ ﺑﺮﺩ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ!
ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻓﺮﺳﻨﮓ ﻫﺎ
ﻓﺎﺻﻠﻪ . . .
? شبــــــتون شهـــــدایی?
بیاد همه شهدا
شهدای هشت سال دفاع مقدس
#دهه فجر مبارک
فرم در حال بارگذاری ...
انـــسان کامل یعنی انسانی که قهرمان همه ی ارزش های انسانی است
و در همه ی میدان های انسانیت قهرمان است.
#شهید_مطهری (ره)
کانال جامع علوم معرفتی قرآنی هاد
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
[ چـو خـدا بُـوَدپنـاهت?
چه خطر بُوَد ز راهت؟]
•••
#مولوی
گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها کند خار مغیلان غم مخور
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
? عاقبت آزادی های بی قید و بند!!
به نقل از یکی از روحانیون: دختری حدود 20 ساله در دانشگاه برای مشاوره به من مراجعه کرده بود و می گفت: “من عاشق شده ام!”
گفتم: عاشق چه کسی؟
گفت: عاشق شوهر خاله ام شده ام! و این صرفا یک عشق ظاهری و قلبی نیست بلکه قضیه ازدواج در میان است!
به خانمش که خاله من است گفته می خواهد زن دیگری بگیرد.
گفتم: چند سالش است لابد خیلی خوش تیپه !؟
گفت: شاید برای دیگران نباشه چون حدود 60 سال دارد ولی برای من هست!
گفتم: حتما خیلی پولداراست؟”
گفت: نه راننده مردم است !
بعد بانگاهی طلبکارانه من گفت: حاج آٍٍقا! حالا هم پیش شما نیامده ام به من بگویید اسغفرالله و از این حرفها،
بلکه آمده ام که به من بگویید مادرم را چکار کنم؟
مادری که شنیده شوهر خواهرش می خواهد دوباره زن بگیرد سکته ناقص را زده است اگر بفهمد زن دوم این آقا، دختر خودش است حتما می میرد..!
گفتم: قبول داری خیلی عجیب است دختری بیست و یکی دو ساله با مردی حدود 60 ساله ازدواج کند؟
گفت: راستش را بخواهید نمی دانم چی شد ولی ما همیشه مسافرت می رفتیم خیلی با شوهر خاله ام راحت بودم مثل پدرم بود والیبال بازی می کردم توپ بر سر و کله من می زد و درد دل های خصوصی، پیامهای قشنگ و عاشقانه،حتی پدر و مادرم می دانند که من با شوهرخاله ام راحتم اما خبر از عشق ما ندارند.
خلاصه بعد از مدت طولانی دختر گلم، دختر گلم هایش، تبدیل به همسر گلم شد.
?حضرت علی علیه السلام درباره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود:
ای بندگان خدا! بدانید که گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دلها را منحرف می سازد و پیوسته به زنان چشم دوختن نور چشم دل را خاموش می گرداند
?️به دستورات دینمان اسلام ، اعتماد کنیم.
?بحارالانوار ج 74 ص 291
?
فرم در حال بارگذاری ...
*شهیدی که جلو چشمان مادرش قطعه قطعه شد*
در روز تکریم مادران شهدا یادی کنیم از مادرانی که از جگر گوشه خودشون گذشتن
? *مظلوم ترین مادر شهید*?
*میگفت من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم*
برام تعجب بود که یه مادر شهید خودش این حرف رو بزنه!!!?
پرسیدم: منظورتون چیه حاج خانم؟
گفت: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر اومد مرخصی و به کمک ما اومد که تو مزرعه مون کار میکردیم.
کوموله ها ریختن و یوسف رو دستگیر کردن.
بهش گفتن به خمینی توهین کن.
ولی یوسف این کار رو نکرد.
به من گفتن به خمینی توهین کن.
گفتم هیچ وقت چنین کاری نمیکنم.
گفتن بچه ات رو میکشیم.
بازم قبول نکردم.
پسرم یوسف رو بستند به گاری و *جلو چشمم سر از تنش جدا کردن و با ساطور دست ها و پاهاش رو قطع کردن و شکمش رو پاره کردن و جگرش رو درآوردن*?
گفتن به خمینی توهین کن.
بازم گفتم نه.
گفتن کاری میکنیم که از غصه دِق کنی.
من رو با جنازه تکه پاره شده یوسفم کردن تو یه اتاق و در رو قفل کردن.
۲۴ ساعت با جنازه پسرم تنها بودم.
بعدش در رو باز کردن گفتن *باید خودت پسرت رو دفن کنی.*
گفتم با من این کار رو نکنید،من طاقت ندارم روی صورت یوسفم خاک بریزم.?
گفتن اگه این کار رو نکنی دستات رو میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردونیمت.
شروع کردم با دستای خودم برای پسرم قبر در آوردن. *هر مشت خاک که برمیداشتم با گریه میگفتم یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری…*
انگار همه عالم کمکم میکردن برای حفر قبر پسرم.
قبر که آماده شد گفتن خودت باید خاکش کنی…
دلم گرفت، آخه *پسرم کفن نداشت که جنازه اش رو کفن کنم،گوشه ای از چادرم رو جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم رو گذاشتم تو چادر.* نگاهم به جنازه اش که افتاد باز دلم گرفت، آخه نه نمازی بر جنازه خونده شد ، نه تشییعی شد، نه کسی بود دلداریم بده.?فقط خدا خودش شاهد هست که یه خانم چادری بالای قبر وایساده بود و بهم دلداری میداد و میگفت صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو…
*کنار قبرش نشستم و با دستای خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم…*???
به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.
هدیه به روح شهید *یوسف داورپناه* و همه شهدا و مادران شهدایی که دیگر در بین ما نیستندصلوات
فرم در حال بارگذاری ...